بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ اصطلاحی است که برای تمام تلاش‌هایی که جهت بازاریابی از طریق مجاری دیجیتالی انجام می‌گیرد، به‌کار‌برده می‌شود. کسب‌و‌کارها از مجاری دیجیتال نظیر جست‌و‌جوی گوگل، شبکه‌های اجتماعی، ایمیل و وبسایت‌شان برای برقراری ارتباط با مشتریان کنونی و آتی خود استفاده ‌می‌کنند.

واقعیت این است که امروزه افراد نسبت به ۱۲ سال پیش، دو برابر بیشتر در اینترنت وقت می‌گذرانند. همان‌طور که همه‌ی ما کم‌ وبیش می‌دانیم، نوع خریدوفروش نیز عوض شده است و بازاریابی آفلاین مثل گذشته چندان تأثیرگذار نیست.

عبارت بازاریابی همیشه این‌گونه معنا می‌شده: توانایی برقراری ارتباط با مخاطب در زمان و مکان مناسب. در تعریف امروزی بازاریابی این شما هستید که باید با مخاطبان خود درست همان‌جایی که حضور دارند، ملاقات کنید؛ یعنی در ‌اینترنت. دیجیتال مارکتینگ یا همان بازاریابی دیجیتالی عبارت است از هر نوع بازاریابی‌‌ای که ماهیت آنلاین دارد. برای آشنایی بیشتر با این نوع بازاریابی تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.

تعریف دیجیتال مارکتینگ از زبان ۴ بازاریاب مطرح دنیا

دیجیتال مارکتینگ در واقع بازاریابی است و همه ما بازاریابان دیجیتال هستیم. هر تاکتیکی در بازاریابی در دنیای امروزه باید دارای عنصر دیجیتال هم باشد.
تامی کانیزارو ( مشاور بازاریابی در IBM)


یک پاسخ ساده این است که دیجیتال مارکتینگ به ابزارهای الکترونیکی (کامپیوتر، تبلت، تلفن و …) برای ارائه تجربه‌ای خاص به مخاطبان کمک می‌کند. دیجیتال مارکتینگ در ظاهر بسیار ساده به نظر می‌رسد، اما بسیار پیچیده است. در واقعیت، دیجیتال مارکتینگ در زمان تعامل با یک مخاطب مستعد همانند نوک یک سرنیزه است. دیجیتال مارکتینگ کانال ارسال پیام نیست اما به نوعی تجربه‌ای را با زندگی ترکیب می‌کند. دیجیتال در حال حاضر اولین نقطه تماس مشتری با یک مجموعه هست. در این کانال مشتری کنترل بسیار زیادی برای دیدن و شنیدن آنچه پیش رویش است دارد.
کوین ام گرین ( مدیر اجرایی و بازاریابی در DELL)


برای من دیجیتال مارکتینگ استفاده از رسانه‌های دیجیتال و ابزارهای پولی و رایگان به‌منظور تحت تاثیر قرار دادن کاربران است. نکته اصلی در بازاریابی دیجیتال موثر استفاده از یک پلت فرم/ تکنولوژی/ تاکتیک درست برای رسیدن به مخاطبی است که محصول شما را خریداری می‌کند، مقاله شما را می‌خواند یا در تعامل با محتوای شما قرار می‌گیرد.
سیمون هسلتین (مدیر ارشد در AOL)


هر زمانی که از ابزارهای دیجیتالی برای ارائه محتوای خود به افراد استفاده کنید، شما از دیجیتال مارکتینگ استفاده کرده‌اید.
بکی اورت ( استراتژیست بازاریابی محتوا در دانشگاه کاپلا)

 

چه مفاهیمی جزو بازاریابی دیجیتال به حساب نمی آیند؟

چه مفاهیمی جزو بازاریابی دیجیتال به حساب نمی آیند

 

برای درک بهتر تکنیک‌های بازاریابی دیجیتال، بهتر است به طبقه‌بندی آنچه در این دسته قرار نمی‌گیرد بپردازیم. شیوه‌های بازاریابی سنتی چون تبلیغات کاغذی، رادیو، تلویزیون و بیلبوردها جز دسته بندی‌های بازاریابی دیجیتال نیستند. این کانال‌ها در دوره‌ای بسیار موفق بوده‌اند، اما در دوره مدرن امروزی خیر.
ما معتقدیم که شیوه‌های بازاریابی سنتی دارای سه محدودیت هستند:

ارتباط یک سویه و نداشتن زمان کافی برای تحلیل بازخوردها: متاسفانه، بازاریابی سنتی اجازه این ارتباط دوسویه میان مشتری و بازاریان را نمی‌دهد.

گرایش به شبکه‌های اجتماعی و اینترنت: انفجار شبکه‌های اجتماعی و اینترنت کلید ارتباط زمان واقعی را در اختیارمان قرار داده است. بسیاری از کانال‌های ارتباطی سنتی از وجود سرعت بالای بازاریابی جدید بی‌بهره‌اند و نمی‌توانند چنین ارتباط سریعی را ایجاد کنند.

تمرکز بر اصول بازاریابی مدرن: همچنان که بازاریابی سنتی به دنبال درک این تاثیرات است، دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی مدرن بر جنبه های مهمی چون ایجاد تجربیاتی برای مصرف‌کنندگان تمرکز کرده است.

دیجیتال مارکتینگ دقیقا چیست؟

دیجیتال مارکتینگ دقیقا چیست

از وبسایت‌تان گرفته تا دارایی‌هایی که برای برندینگ آنلاین در اختیار دارید – بازاریابی اینترنتی ، تبلیغات دیجیتالی، تبلیغات اینترنتی ، بازاریابی ایمیلی، بروشورهای آنلاین و غیره – طیف وسیعی از این تاکتیک‌ها هستند که تحت عنوان بازاریابی دیجیتال قرار می‌گیرند. بهترین بازاریابان دیجیتالی، تصویری روشن از نحوه‌ی پشتیبانی هر یک از این دارایی‌ها یا تاکتیک‌ها در راستای رسیدن به اهداف جامع‌شان در ذهن دارند.

در زیر برخی از رایج‌ترین دارایی‌ها و تاکتیک‌ها بیان می‌شود:

دارایی‌ها

  • وبسایت‌تان
  • پست‌های بلاگ‌تان
  • کتاب‌های الکترونیک
  • اینفوگرافیک
  • ابزارهای تعاملی
  • مجاری شبکه‌های اجتماعی (فیسبوک، توییتر، اینستاگرام، لینکدین و …)
  • پوشش آنلاین کسب‌شده (نقدها، شبکه‌ی اجتماعی)
  • بروشورهای آنلاین
  • دارایی‌های مربوط به برندینگ (لوگو، فونت و …)
  • فضا های فیزیکی

تاکتیک‌ها

تاکتیک‌های دیجیتال مارکتینگ

بهینه‌سازی موتور جست‌و‌جو (SEO): سئو یا همان بهینه‌سازی موتور جست‌و‌جو عبارت است از فرایند بهینه‌سازی وبسایت‌تان و افزایش رتبه‌ی آن در صفحه‌ی نتایج موتور جست‌و‌جو که این روش میزان ترافیک ارگانیک یا رایگان را روی وبسایت‌تان افزایش می‌دهد.

بازاریابی محتوا:‌ عبارت است از خلق و ترویج دارایی‌های محتوایی، به‌منظور آگاهی از برند، رشد ترافیک یا مشتریان.

بازاریابی ربایشی:‌ این نوع بازاریابی به رویکرد کاملی اشاره دارد که برای جذب، تبدیل مشتریان بالقوه به بالفعل، به‌دام‌انداختن و تأمین رضایت مشتریان با استفاده از محتوای آنلاین اتخاذ می‌شود.

بازاریابی شبکه‌ی اجتماعی: عبارت است از ترویج برند و محتوای خود در مجاری شبکه‌ی اجتماعی ؛ به‌منظور افزایش آگاهی از برند، افزایش ترافیک وبسایت یا هدایت مشتری به سمت کسب‌وکار‌تان.

تبلیغات اینترنتی پرداخت به ازای کلیلک (PPC): این روشی است برای ایجاد ترافیک وبسایت؛ به سایتی که تبلیغ شما را منتشر می‌کند به‌ازای هر کلیکی که روی تبلیغ‌تان صورت می‌گیرد، مبلغی را پرداخت می‌کنید. در واقع همانطور که مشخص است تبلیغات اینترنتی یکی از تاکتیک های دیجیتال مارکتینگ می باشد. تبلیغات اینترنتی خود به دسته های بازاریابی موتورهای جست وجو یا تبلیغات موتور های جست و جو ، تبلیغات متنی و تبلیغات نمایشی یا بنری (Display Advertisement) تقسیم بندی می شود.

بازاریابی پورسانتی:‌ بازاریابی affiliate یا پورسانتی نوعی تبلیغ مبتنی بر عملکرد است که در آن شما به‌ازای تبلیغ محصولات یا خدمات فردی دیگر بر روی وبسایت‌تان، پورسانت دریافت می‌کنید.

بازاریابی بومی:‌ این نوع بازاریابی به تبلیغاتی اشاره دارد که اساسا محتوا-محور هستند و در کنار محتواهای رایگان دیگر بر روی یک پلتفرم ظاهر می‌شوند. پست‌هایی که BuzzFeed اسپانسر آن شده است، نمونه‌ی مناسبی از این نوع بازاریابی هستند. اما بسیاری از افراد، تبلیغات در شبکه‌ی اجتماعی را نیز بومی در نظر می‌گیرند؛ برای مثال تبلیغات فیسبوک و اینستاگرام.

اتوماسیون بازاریابی:‌ اتوماسیون بازاریابی عبارت است از نرم‌افزاری که هدفش روند خودکار‌ی در‌خصوص کارهای بازاریابی است. بسیاری از دپارتمان‌های بازاریابی می‌بایست کارهای تکراری و خودکاری را نظیر ایمیل، شبکه‌ی اجتماعی و سایر کارهای وبسایت انجام دهند.

بازاریابی ایمیلی:‌ شرکت‌ها از بازاریابی ایمیلی به‌عنوان راهی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده می‌کنند. از ایمیل، اغلب برای ترویج و تبلیغ محتوا، تخقیف‌ها، رویدادها و نیز هدایت افراد به سمت وبسایت کسب‌و‌کار استفاده می‌شود.

مقاله مرتبط را از دست ندهید:
۱۰ استراتژی بازاریابی محتوا در اینستاگرام که هر برندی باید به کار بگیرد

روابت عمومی (PR) آنلاین: روابط عمومی آنلاین عبارت است از تضمین پوشش آنلاین کسب‌شده با نشریات دیجیتال، بلاگ‌ها و سایر وبسایت‌های محتوا-محور. این PR خیلی شبیه PR سنتی است با این تفاوت که در محیط آنلاین اتفاق می‌افتد.

استندهای دیجیتالی تعاملی: با گسترش تکنولوژی ، روش های نوینی برای استفاده از فضاهای فیزیکی پدید آمده که می توان از آنها به عنوان ابزارهای دیجیتال مارکتینگ استفاده به شرط آنکه اصول و اهداف دیجیتال مارکتینگ مانند میزان و درصد تعامل و قابلیت اندازه گیری و تحلیل در آنها استفاده شده باشد.

بازاریابی از طریق پیامک (SMS): متاسفانه این ابزار چنان غیر حرفه ای توسط عموم استفاده شده که امروزه دیدگاه خوبی نسبت به آن در کشور ما وجود ندارد، ولی کماکان از روش های بازاریابی محسوب می شود که می توان به صورت اصولی تاثیر گذار استفاده نمود.

بازاریابی موبایلی: تقریبا تمام بازاریابی های ذکر شده در بالا قابلیت ارائه بر روی موبایل ها را نیز دارند ، ولیکن منطور از بازاریابی موبایلی مشخصا به فعالیت هایی گفته می شود که منحصر به گوشی های موبایل می شود مانند: تبلیغات نمایشی در اپلیکیشن های موبایل ، تبلیغات بر اساس موقعیت جغرافیایی موبایل ، تبلیغات پیامکی و…

آیا بازاریابی دیجیتال در همه‌ی کسب‌وکارها جواب می‌دهد؟

کسب‌وکارهای B2B و کسب‌وکارهای B2C

بازاریابی دیجیتال می‌تواند در هر کسب‌وکاری و در هر صنعتی به‌کار رود. فارغ از اینکه در شرکت خود چه محصولی را می‌فروشید، باید بدانید که بازاریابی دیجیتال می‌تواند با شناخت شخصیت‌های خریدار نیازهای مخاطب شما را شناسایی کند و محتوای آنلاین ارزشمندی را خلق کند. هرچند، این بدین معنی نیست که تمام کسب‌وکارها باید به یک شکل، راهبرد بازاریابی دیجیتال را به‌کار گیرند.

کسب‌وکارهای B2B

اگر شرکت شما B2B است، این احتمال وجود دارد که استراتژی بازاریابی دیجیتالیِ شما بر هدایت مشتریان متمرکز باشد و هدف نهایی‌ این است که کسی با فروشنده صحبت کند. به همین دلیل نقش راهبرد بازاریابی شما این است که از طریق وبسایت و مجاری دیجیتال پشتیبانی، مشتریان را جذب فروشندگان‌تان کنید.

فراتر از وبسایت‌تان، احتمال این وجود دارد که تلاش‌هایتان را بر مجاری کسب‌وکار-محوری نظیر LinkedIn متمرکز کنید، چرا که در این مجاری جمعیت هدف‌تان وقت‌گذرانی می‌کند.

کسب‌وکارهای B2C

اگر شرکت شما B2C است، بسته به طیف قیمت محصولات‌تان، این احتمال وجود دارد که هدف بازاریابی دیجیتال برای شما، جذب افراد به وبسایت‌تان و تبدیل آنها به مشتری بدون نیاز به صحبت با فروشنده باشد.

به‌همین‌دلیل، تمرکز بر هدایت مشتری به معنای سنتی‌ خیلی محتمل نیست؛ در‌عوض بیشتر بر سرعت‌بخشیدن زمان سفر مشتری، از لحظه‌ای که به وبسایت‌تان وارد می‌شود تا لحظه‌ای که خرید خود را انجام می‌دهد، تمرکز خواهید داشت. این اغلب بدین معنی خواهد بود که در مقایسه با کسب‌وکار B2B، محصول شما در بالای قیف بازاریابی، خود را در محتوا ظاهر خواهد کرد و شما می‌بایست از دکمه‌های فراخوان (CTA) قوی‌تری استفاده کنید.

برای شرکت‌های B2C مجاری‌ای نظیر اینستاگرام و Pinterest می‌تواند ارزشمندتر از پلتفرم‌هایی نظیر LinkedIn باشد.

مزایای اصلی بازاریابی دیجیتال چیست؟

بازاریابی دیجیتال بر‌خلاف بازاریابی آفلاین، به بازاریابان اجازه می‌دهد تا نتایج دقیق را به‌صورت آنی مشاهده کنند. اگر تاکنون تجربه‌ی انتشار آگاهی در روزنامه‌ای را داشته‌اید، حتما می‌دانید که چقدر دشوار می‌توان تخمین زد که آن آگهی را چه تعدادی دیده‌ و به آن توجه کرده‌اند. به‌عبارت‌دیگر، اصلا هیچ تضمینی وجود ندارد که آن آگهی باعث فروش محصول مورد نظرتان باشد.

ازسوی‌دیگر، در بازاریابی دیجیتال می‌توانید تقریبا ROI اکثر تلاش‌های بازاریابی‌تان را بسنجید.

در زیر چند نمونه اشاره می‌شود:

ترافیک وبسایت

با بازاریابی دیجیتال می‌توانید تعداد افرادی را که از صفحه‌ی اصلی وبسایت‌تان بازدید کرده‌اند، به‌صورت آنی و لحظه‌ای با استفاده از یک نرم‌افزار تحلیلگر دیجیتال مانند “HubSpot” ببینید. همچنین آمار اینکه که چه تعداد صفحه بازدید شده است، با چه دستگاهی وارد وبسایت شما شده‌اند و در چه منطقه‌ی جغرافیایی قرار دارند و نیز سایر اطلاعات تحلیلی دیجیتالی آنها را می‌توانید مشاهده کنید.

این امکان به شما کمک می‌کند تا بر‌اساس تعداد افرادی که روزانه به وبسایت شما وارد می‌شوند، اولویت‌بندی کنید که بر روی کدام مجاری بازاریابی‌ وقت بیشتری بگذارید و به کدام مجاری وقت کمتری اختصاص دهید. برای نمونه اگر تنها ۱۰٪ ترافیک شما از جست‌و‌جوی اصلی در گوگل است، باید وقت بیشتری را بر روی SEO صرف کنید تا آن را افزایش دهید.

با بازاریابی آفلاین، به دشواری می‌توان گفت مردم قبل از تعامل با فروشنده یا خرید محصول، با برند شما چه ارتباطی برقرار می‌کنند. اما در بازاریابی دیجیتال می‌توانید گرایش‌ها و طرح‌های رفتاری مردم را قبل از اینکه به مرحله‌ی نهایی فرایند خرید برسند شناسایی کنید؛ به‌عبارت‌دیگر، شما می‌توانید درست در ابتدای قیف بازاریابی، تصمیمات آگاهانه‌تری را در مورد نحوه‌ی جذب افراد به وبسایت‌تان اتخاذ کنید.

عملکرد محتوا و هدایت مشتری

تصور کنید بروشوری را برای محصول‌تان ساخته و آن را از طریق صندوق‌پست بین مردم توزیع کرده‌اید؛ آن بروشور یک نوع محتوای آفلاین است. مشکل این است که شما اصلا نمی‌دانید چه تعدادی بروشور شما را باز کرده و خوانده‌ و چه تعداد آن را بدون اینکه باز کنند، داخل سطل آشغال انداخته‌اند.

حال تصور کنید که همان بروشور را آنلاین پست کرده‌اید. می‌توانید به‌طور دقیق برآورد کنید که چه تعدادی از افراد از صفحات آن بروشور بازدید کرده‌اند. همچنین می‌توانید جزئیات تماس افرادی که آن بروشور را دانلود کرده‌اند، به‌دست بیاورید. نه تنها می‌توانید تعداد افرادی را که با محتوای بروشور شما ارتباط برقرار کرده‌اند را شناسایی کنید، بلکه وقتی آن را دانلود کردند نیز می‌توانید آنها را به سمت خرید محصول هدایت کنید.

مدل‌سازی صفت

یک راهبرد مؤثر در بازاریابی دیجیتالی با ابزار و فناوری‌های مناسب ترکیب می‌شود و به شما این اجازه را می‌دهد تا تمام فروش‌های‌تان را تا اولین نقطه‌تماس دیجیتال مشتری با کسب‌وکار‌تان ردیابی کنید. به این استراتژی «مدل‌سازی صفت» می‌گویند. این مدل‌سازی به شما اجازه می‌دهد تا گرایش‌هایی را که در شیوه‌ی تحقیق مخاطبان و خرید محصول شما وجود دارد، شناسایی کنید. همچنین به شما کمک می‌کند تا تصمیمات آگاهانه‌تری را اتخاذ کنید که کدام قسمت‌های استراتژی بازاریابی‌ شما به توجه بیشتر و کدام قسمت‌های چرخه‌ی فروش به پالایش نیاز دارند.

برقراری ارتباط بین بازاریابی و فروش بسیار حائز اهمیت است؛ بنا به گفته‌ی ‌”Aberdeen Group” شرکت‌هایی که بین فروش و بازاریابی‌شان هماهنگی قوی وجود دارد، ۲۰٪ به نرخ رشد سالانه‌شان افزوده می‌شود. از سوی دیگر، در شرکت‌هایی که بین فروش و بازاریابی‌شان هماهنگی برقرار نیست، ۴٪ کاهش عواید مشاهده می‌شود. اگر بتوانید با استفاده از فناوری‌های دیجیتال، مسیر مشتری را از طریق چرخه‌ی خرید بهبود بخشید، آنگاه احتمال این وجود دارد که بتوانید نظر مثبتی را در مورد عواید سالانه‌ی کسب‌وکار خود داشته باشید.

مقاله مرتبط را از دست ندهید:
دیجیتال مارکتینگ چگونه به کسب و کار شما کمک می کند؟

چه نوع محتوایی باید ساخت؟

چه نوع محتوایی باید ساخت

نوع محتوایی که می‌سازید به نیازهای مخاطب‌تان در مراحل مختلف فرایند خرید بستگی خواهد داشت. شما ابتدا باید شخصیت خریدار را بسازید تا بدانید که او در رابطه با کسب‌وکارتان چه اهدافی دارد و با چه چالش‌هایی روبروست. در وهله‌ی اول، هدف محتوای آنلاین شما باید این باشد که به مخاطب کمک کند تا به این اهداف برسد و بر چالش‌هایش فائق آید. آنگاه باید به این فکر کنید که مخاطب به نسبت مرحله‌ی خریدی که در آن قرار دارد، چه‌زمانی آماده‌ی استفاده از این محتوا است. به این نگاشت محتوا می‌گویند.

مقصود از نگاشت محتوا این است که محتوا را طبق موارد زیر هدف‌گیری کنید:

مشخصات شخصی کسی که از آن استفاده خواهد کرد (اینجاست که شخصیت خریدار نمود پیدا می‌کند)
نزدیکی آن شخص به مرحله‌‌ی خرید (مرحله‌ی چرخه‌ی عمر او)
به لحاظ فرمت محتوا، کارهای مختلفی می‌توانید انجام دهید. در اینجا برخی از گزینه‌ها که در هر مرحله از فرایند خرید انتخاب می‌شوند، توصیه می‌شود:

  • پست‌های بلاگ: ‌وقتی با SEO و راهبرد کلمه‌ی کلیدی قوی همراه شود، برای افزایش ترافیک اصلی شما عالی است.
  • اینفوگرافیک: قابلیت اشتراک‌گذاری بالایی دارد. بدین معنی که شانس اینکه از یکی از شبکه‌های اجتماعی سر در بیاورد، زیاد است.
  • ویدئوهای کوتاه: این مورد نیز قابلیت اشتراک‌گذاری بالایی دارند و می‌توانند به شما کمک کنند تا با آپلود آنها بر روی پلتفرم‌هایی نظیر آپارات، مخاطبان جدید خود را پیدا کنید.
  • کتاب‌های الکترونیک: برای هدایت مشتری عالی هستند؛ چرا که معمولا جامع‌تر از پست وبلاگی یا اینفوگرافیک هستند. بدین معنی که احتمال اینکه یک فرد اطلاعات تماس خود را برای دریافت آن، در اختیار بگذارد، بیشتر است.
  • گزارش‌های تحقیق: این هم محتوایی با ارزش زیاد است که برای هدایت مشتری عالی است. گزارش‌های تحقیقی و داده‌های جدید برای صنعت‌تان می‌تواند در بالا‌بردن آگاهی افراد مفید باشد، چرا که اغلب توسط نشریات و رسانه‌ها استفاده می‌شود.
  • وبینارها: از آنجا که وبینارها جزئیات بیشتری دارند، نوعی ویدئو محسوب می‌شوند و یک محتوای مؤثر در مرحله‌ی بررسی خرید به حساب می‌آیند. در مقایسه با پست بلاگ یا ویدئوی کوتاه محتویات جامع‌تری را ارائه می‌کنند.
  • مطالعات موردی: قرار‌دادن مطالعات موردی بر روی وبسایت، می‌تواند برای کسانی که آماده‌ی تصمیم‌گیری برای خرید هستند، فرم مؤثری از محتوا باشد. چرا که به شما کمک می‌کند تا بر تصمیم افراد به طور مؤثر تأثیر بگذارید
  • نظرات خریداران قبلی: اگر مطالعات موردی چندان مناسب کسب‌وکار شما نیست، می‌توانید نظرات مختصر خریداران قبلی را روی وبسایت خود قرار دهید. اگر صاحب کسب‌وکاری در حوزه‌ی لباس هستید. می‌توانید عکس افرادی که برند شما را بر تن دارند روی وبسایت قرار دهید. بهتر است دیگران هم بتوانند نظر مساعد خود را به اشتراک بگذارند.

چقدر طول می‌کشد تا نتایج تلاش‌تان را ببینید؟

در دیجیتال مارکتینگ، بر‌خلاف بازاریابی آفلاین، معمولا می‌توان نتایج را بسیار سریع‌تر مشاهده کرد و علت این امر هم این است که در بازاریابی دیجیتالی سنجش ROI آسان‌تر است. هرچند این امر کاملا به مقیاس و تأثیرگذاری راهبرد بازاریابی دیجیتالی شما بستگی دارد.

اگر بر روی ساخت شخصیت‌های جامع خریدار برای شناسایی نیازهای مخاطبان خود وقت بگذارید و همچنین بر خلق محتوای آنلاین با کیفیت و تبدیل آنها تمرکز کنید، آنگاه به احتمال زیاد نتایج را ظرف شش ماه خواهید دید.

اگر تبلیغات در‌ازای پرداخت پول، بخشی از راهبرد دیجیتالی شماست، آنگاه نتایج را سریع‌تر خواهید دید، اما توصیه می‌شود با استفاده از محتوا، سئو و شبکه‌های اجتماعی برای دسترسی بلندمدت و پایدار بر ساخت محتوای اصلی یا رایگان تمرکز کنید.

آیا برای بازاریابی دیجیتالی به بودجه و سرمایه نیاز دارید؟

بازاریابی دیجیتالی به بودجه و سرمایه

این امر واقعا به این بستگی دارد که به دنبال افزودن چه عناصری از بازاریابی دیجیتالی به راهبرد خود هستید؟

با فرض اینکه صاحب یک وبسایت هستید. اگر بر فناوری‌های ربایشی نظیر سئو، شبکه‌ی اجتماعی و تولید محتوا تمرکز دارید؛ خبر خوب این است که چندان به بودجه و سرمایه نیازی نخواهید داشت. در بازاریابی ربایشی تمرکز اصلی بر خلق محتوای با کیفیتی است که مخاطب شما آن را استفاده خواهد کرد و در این نوع بازاریابی تنها سرمایه‌ای که به آن نیاز دارید، وقت و زمان است، مگر اینکه قصد داشته باشید برون‌سپاری کنید.

در تکنیک‌های برونگرایی نظیر تبلیغات آنلاین و لیست خرید ایمیلی، بدون شک هزینه‌هایی را باید متقبل شد. میزان این هزینه‌ها به این بستگی دارد که می‌خواهید در‌ازای تبلیغات به چه نوع پیشرفت قابل مشاهده‌ای دست یابید.

برای نمونه، جهت اجرای PPC با استفاده از “Google AdWords”، باید با سایر شرکت‌هایی که در صنعت شما فعالیت می‌کنند، رقابت کنید تا در بالاترین نتایج جست‌وجوی مرتبط با کسب‌وکارتان ظاهر شوید. بسته به رقابتی‌بودن کلمه‌ی کلیدی، باید هزینه‌ی معقولی را متحمل شوید. به‌همین‌دلیل خوب است بر ساخت محتوای اصلی نیز تمرکز کنید.

بازاریابی موبایل چه زمان وارد معادله خواهد شد؟

بازاریابی موبایل

مؤلفه‌ی کلیدی دیگری در بازاریابی دیجیتال، بازاریابی موبایل است. در‌واقع گوشی هوشمند تلفن همراه، مجموعا ۶۰٪ از زمانی را که صرف رسانه‌های بازاریابی می‌شود، به خود اختصاص می‌دهد؛ درحالی‌که مصرف رسانه‌های دیجیتالی مبتنی بر دسکتاپ، ۴۰٪ بقیه را تشکیل می‌دهد. این بدین معنی است که بهینه‌سازی تبلیغات دیجیتالی، صفحات وب، صفحات رسانه‌ی اجتماعی و سایر دارایی‌های دیجیتال برای دستگاه‌های موبایل امری ضروری است. اگر شرکت شما دارای اپلیکیشن موبایلی باشد که کاربران را قادر می‌سازد با برند شما ارتباط برقرار کنند یا محصولات شما را بخرند، اپلیکیشن شما نیز در دسته‌ی بازاریابی دیجیتال قرار می‌گیرد.

افرادی که از طریق دستگاه‌های موبایل با شما ارتباط برقرار می‌کنند، باید دارای همان تجارب مثبتی باشند که با دستگاه‌های مبتنی بر دسکتاپ کسب می‌کنند. این به معنای اجرای طرح وبسایت واکنش‌دهنده و یا سازگار با موبایل است تا مرور وبسایت برای کاربرانی که از دستگاه موبایل وارد وبسایت می‌شوند، راحت باشد. همچنین به این معنا خواهد بود که افرادی که می‌خواهند محتوا را دانلود کنند مانعی بر سر راه خود نخواهند داشت. در اینجا هم مانند تصاویر رسانه‌ی اجتماعی‌، مهم این است که موقع خلق تصاویر و محتوا، همواره یک کاربر موبایل را در ذهن داشته باشید؛ چرا که ابعاد تصویر بر روی دستگاه‌های موبایل کوچک‌تر است بدین معنی که متن ممکن است بریده شود.

مقاله مرتبط را از دست ندهید:
۲۸ نکته برای انتخاب نام دامنه مناسب برای وبسایت

شیوه‌های زیادی وجود دارند که می‌توانید از آنها برای بهینه‌سازی دارایی‌های بازاریابی دیجیتالی خود برای کاربران موبایل استفاده کنید. هر موقع راهبرد بازاریابی دیجیتال را اجرا می‌کنید، بسیار مهم است که شیوه‌ی اجرای آن بر روی دستگاه‌های موبایل را در نظر داشته باشید. اگر این موارد را همیشه در ذهن خود داشته باشید و رعایت کنید، تجارب دیجیتالی موفقی را خلق خواهید کرد که روی مخاطب‌تان جواب خواهد داد و متعاقبا به نتایج مورد نظرتان دست خواهید یافت.

مشکلات پیش روی بازاریابی دیجیتال

دیجیتال مارکتینگ هم مانند سایر روش‌های دیگر دارای چالش‌هایی‌ست. سه تا از مهم‌ترین آن‌ها را در این بخش می‌خوانیم:

مشتریان همه جا پخش هستند: تنوع بسیار زیاد رسانه‌ها، وجود انواع مختلف دستگاه‌های دیجیتال با روش‌های بیان، روش‌های تبلیغاتی و نمایشی مختلف، که هر کدام در زمانی خاص و متفاوت با نوع دیگر و در موقعیتی خاص و متفاوت، استفاده می‌شود.

مشتریان بی‌محلی می‌کنند: جلب توجه مخاطب در رسانه‌های دیجیتال بسیار سخت‌تر شده است!
علاوه بر شرکت شما، بی‌نهایت شرکت دیگر در این کانال ارتباطی سهم دارند و دلیل آن هم ارزان قیمت بودن این روش نسبت به روش‌های تبلیغاتی سنتی‌ست.

مشتریان مرموز شده‌اند: دسترسی به اطلاعات مخاطب سخت‌تر شده است!
آن قدر اطلاعات به جا مانده از مشتریان در رسانه‌های دیجیتال زیاد شده که تحلیل “یک” نفر هم احتیاج به یک بررسی روان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه دارد!!

 

وظایف کارشناس دیجیتال مارکتینگ چیست؟

وظایف کارشناس دیجیتال مارکتینگ

سنجش و اندازه‌گیری نرخ تبدیل (Convertion rate)

یکی از وظایف مهم کارشناس دیجیتال مارکتینگ سنجش و اندازه‌گیری نرخ تبدیل (Convertion rate) است.
این فعالیت باید به صورت مستمر انجام شود و بر اساس نتایجی که مورد انتظار با اهداف تعیین شده بوده، اصلاحات لازم انجام شود.
نرخ تبدیل می‌تواند برای هر هدفی باشد مثل تعداد فروش ، تعداد جذب لید ، میزان بازدید از یک صفحه ، تعداد دانلود یک فایل ، تعداد کلیک روی لینکهای داخل ایمیل و …

توسعه و مدیریت کمپین‌های دیجیتال مارکتینگ

یکی از کارهای اجتناب‌ناپذیر در دیجیتال مارکتینگ توسعه و مدیریت کمپین‌های مربوطه است.
کارشناس باید با خلاقیت خودش یا با کمک تیم، کمپین‌های متنوعی را ایجاد و توسعه دهد و آنها را مدیریت کند. البته فراموش نکنیم تمام کمپین‌ها باید مورد سنجش قرار بگیرند و فقط راه انداختن کمپین کافی نیست.

استفاده از طیف وسیع تاکتیک های مطرح شده برای بازاریابی دیجیتال

دیجیتال مارکتینگ مانند یک چتر است که تمام تکنیک‌ها زیر این چتر قرار میگیرد.کارشناس باید علاوه بر اینکه با این تکنیک‌ها آشنا باشد توانایی استفاده از آنها را نیز داشته باشد.
مثلا از سئو برای پیش برد افزایش ترافیک و جذب بازدیدکننده استفاده کند.
با بهینه‌سازی paid search آشنا باشد و بتوانند در جاهایی که لازم است تا حد ممکن مبلغ هر کلیک را کم کند یا بتواند بهترین عبارات را برای جذب ترافیک مناسب انتخاب کند.
یا مثلا با انواع سایتهای PPC آشنا باشد و بعد از همکاری با هر کدام بهترین سایت PPC بر اساس میزان کیفیت را انتخاب کند.

نظارت بر استراتژی حضورت در شبکه های اجتماعی

کارشناس دیجیتال مارکتینگ باید روی شبکه های اجتماعی شرکت نظارت داشته باشد و استراتژی مناسبی برای حضور در این فضا انتخاب کند.
صرف پست گذاشتن به بهانه اینکه داریم شبکه اجتماعی شرکت را بروز نگه میداریم دلیل موجه‌ای برای حضور در این فضا نیست.

همکاری با آژانس ها ، شرکت ها و همکاران

کارشناس دیجیتال مارکتینگ همواره باید با سایر شرکتها و همکاران در ارتباط باشد و از ظرفیت آنها برای ایجاد هم‌افزایی بیشتر استفاده کند.
طبیعتا این هم‌افزایی باید در جهت کسب منافع تجاری شرکت باشد.

مدیریت کمپین های آنلاین برند و محصولات

کارشناس دیجیتال مارکتینگ باید حواسش به برندینگ شرکت باشد و آن را مدیریت کند.
مثلا با استفاده از تبلیغات، آگاهی مخاطبان را با نام و محصولات شرکت افزایش دهد و از این طریق سعی کند فروش را در آینده افزایش دهد.

مدیریت تغییرات وبسایت شرکت بر اساس متدهای روز دنیا

یکی دیگر از وظایف کارشناس دیجیتال مارکتینگ آشنایی با ترندهای روز دنیا در طراحی و تجربه کاربری وب سایت است.
حتما لازم نیست در CSS , HTML تسلط کامل داشته باشیم بلکه با مشاهده وب سایتهایی که از نظر طراحی و تجربه کاربری در سطح بالایی هستند میتوانیم الگو بگیریم و از آن در طراحی مجدد سایت شرکت خودمان استفاده کنیم.
معمولا تغییر در طراحی سایت توسط تیم فنی شرکت انجام می‌شود.

برنامه ریزی و بودجه بندی برای کلیه فعالیت های دیجیتال مارکتینگ

معمولا کسی که عهده‌دار بازاریابی دیجیتال است دو حالت برای بودجه‌بندی و برنامه‌ریزی خود متصور است:
یا بودجه‌ای مشخص برای برنامه‌های بازاریابی و تبلیغات تعیین شده است
یا براساس برنامه‌ریزی که برای بازاریابی انجام داده است باید بودجه دریافت کند
اینکه انتخاب کدام مورد در اولویت است کاملا به میزان منابع، که اینجا بودجه مد نظر است و استراتژی بستگی دارد.
فردی که در عهده‌دار بازاریابی دیجیتال است باید توانایی برنامه‌ریزی و کنترل بودجه بر روی تمام فعالیتهای بازاریابی داشته باشد.

ارزیابی تحقیقات بازار ، رفتار مصرف کننده و اطلاعات رقبا

یکی از هنرهای کارشناس دیجیتال مارکتینگ این است که بتواند بر روی خواسته‌ها و نیازهای مشتری تحقیق کند و فعالیتهای خود را در جهت نیاز مشتری تطبیق دهد. بازار را خوب رصد کند و توانایی تشخیص ترند بازار را داشته باشد.
علاوه بر این از توانایی تحلیل رقبا هم برخوردار باشد.
مثلا اگر در ایکامرس فعالیت میکند تعداد کالاها و تنوع محصولات رقبا را بررسی کند یا مثلا عملکرد سئوی سایت رقیب را با ابزارهای سئو بررسی کند یا اگر روی بلاگ فعالیت میکند تعداد مطالب منتشر شده‌ی رقیب در ماه و روز ، نوع محتوا ، انتخاب موضوع محتوا را بررسی کند.

اطلاع از تکنولوژی های روز و استفاده از آن ها برای فعالیت های دیجیتال مارکتینگ

یکی از فعالیتهای دائمی کارشناس دیجیتال مارکتینگ توجه به جدیدترین تکنولوژی به وجود آمده است. او باید با استفاده از تکنولوژی‌های جدید فعالیت‌های بازاریابی شرکت را همواره بروز نگه دارد.

 

منابع:

۱ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید

  • سلام و درود برشما
    سایت خیلی عالی وخوبی دارید مطالب ارزشمندی در باره دیجیتال مارکتینگ منتشر کرده اید .
    بنده یک وب سایت کوچک دارم وبنحوی در این زمینه فعالیت می کنم .
    مطلب ساده ای در باره بازاریاب دیجیتالی نوشته ام که به سایت شما لینک داده ام , خواهشمندم
    که لطف بفرمائید و از وب سایت بنده دیدن بفرمائید ومارا در جهت خدمت رسانی بهتر یاری نمائید .
    خیلی متشکرم . موفق باشین .

    http://pa-star.ir/post/105/

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.