پر واضح است که مسئله کتاب و کتابخوانی در کشور معضلی است که نه نیاز به آمار و ارقام دارد و نه تحقیقات عجیب و غریب می طلبد.
تنها کافی است به اطرافمان نگاهی بیاندازیم.
چند نفر از دوستان ، آشنایان و نزدیکانمان بیش از ۱۵ دقیقه در روز مطالعه می کنند؟
در ماه چقدر برای غذا و چه قدر برای کتاب هزینه می کنیم؟
از لیست ۱۰۰۰ کتابی که باید پیش از مرگ خواند ، چند عنوان را مطالعه کرده ایم؟
این موضوع همواره دستخوش طنازی هایی هم بوده و لطیفه ها در این باب کم نیست.
از بعضی دوستان که می پرسم چرا مطالعه نمی کنند ، بهانه هایی چون وقت نداشتن ، هزینه های کتاب و اینکه نمیدانم چه کتابی بخوانم می آورند.
در مورد وقت نداشتن باید بگویم طبق آمارها؛ متوسط زمان حضور ما ایرانی ها در شبکه های اجتماعی ۴ برابر میانگین جهانی است ، پس بعید است وقت نداشته باشیم.
در مورد هزینه باید گفت ایران یکی از ارزانترین کشورها در زمینه کتاب است. یک مقایسه ساده می تواند گویای این مسئله باشد که کتاب “قورباغه را قورت بده” نسخه ترجمه شده در سایت آدینه بوک از حداقل قیمت ۳۵۰۰ تومان تا حداکثر ۱۲۰۰۰ تومان به فروش می رسد.
و این در حالی است که ، قیمت این کتاب در سایت آمازون ۲۷٫۴۲$ معادل تقریبا ۱۰۷۰۰۰ تومان (با احتساب دلار ۳۹۰۰ تومان) به فروش می رسد.
در مقایسه ای دیگر، قیمت یک پیتزا یا یک دست چلوکباب با کیفیت معمولی با حداقل مخلفات برای یک وعده غذایی ، متوسط قیمتی در حدود ۲۰۰۰۰ تومان دارد و این در حالی است که بر اساس آمار “موسسه خانه کتاب” متوسط قیمت کتاب در دی ماه سال ۱۳۹۵ مبلغ ۱۶۵۴۹ تومان بوده است.
سوال اینجاست که در هفته یا ماه چند دست چلوکباب یا پیتزا می خوریم؟
شاید توجیه پذیر ترین بهانه این باشد که نمی دانم چه کتابی بخوانم. هرچند که مهم نفس مطالعه کردن است.
لذا بر آن شدم که به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی ، بهترین کتاب هایی که در حوزه مدیریت و کسب و کار است را برای شما به اشتراک بگذارم تا این بهانه نیز حداقل برای فعالان حوزه کسب و کار غیر قابل توجیه باشد.
و در مطلبی دیگر ، کتاب هایی که پیش از مرگ باید خواند را در اختیار شما قرار دهم.
۲۵۰۰ سال پیش مردی به نام “سان تزو” تصمیم میگیرد تمام تعالیم جنگی اش را مکتوب کند. او کتابی مینویسد و به پادشاه وقت پیشکش میکند و نام اش را “هنر جنگ” مینامد و این کتاب تبدیل به کتاب شماره یک تاریخی در حوزه جنگاوری دنیا میشود که حتی در حوزه موفقیت, کسب و کار و تجارت نیز بسط داده میشود . کتاب هنر جنگ یک کتاب کوچک و ساده با ۱۳ فصل است. در هر فصلی استراتژی و تاکتیک های جنگی گنجانده شده است که باید فرمانده نیروی زمینی از آن پیروی کند تا بر دشمن پیروز شود. این کتاب برای اولین بار از چینی به فرانسوی ترجمه شد و سپس توجه فرماندهان انگلیسی را جلب کرد و در سال ۱۹۰۵ به انگلیسی نیز ترجمه شد. سان تزو معتقد بود جنگ باعث ضرر اقتصادی میشود و حد الامکان نباید وارد جنگ شد مگر برای پیروزی و به گفته خودش ” پادشاهی که در ۱۰۰ جنگ ۱۰۰ بار پیروز شده کاری مضحک انجام داده. هر فرماندهی باید قبل ازینکه دشمن برایش تهدیدی به حساب بیاید نابودش کند .
کتاب تاریخی Art Of War علارغم نامش توانست قشر وسیعی از خوانندگان را به خود اختصاص دهد. اگر از معرفی در سریال های تلوزیونی بگذریم این کتاب یکی از کتاب های کارآفرینان و تاجران بزرگ دنیا است. این کتاب حاوی استراتژی هایی برای پیروزی است؛ پیروزی در هر جایی. پیروزی فقط مختص به جنگ های انسانی نیست. در هر عرصه ای از زندگی باید پیروز باشیم؛ زندگی, ورزش, درس ,تجارت و … این کتاب اصول پیروزی را می آموزد. این کتاب چنان اصول حرفه ای و دقیقی در خود دارد که سخنگوی سازمان دفاع آمریکا در ایراد هایش درباره چگونگی دفاع از کشورشان از “سان تزو” و کتاب هنر جنگ نقل قول میکند. اولین آموزه از ۱۳ آموزه ی سان تزو : “اگر چیزی را میخواهید بدست آورید و آن چیز برای شما ارزش زیادی دارد؛ هرگز بر رویش ریسک نکنید.
فرزند دو پدر قوی بودن این امکان را برای من فراهم آورد تا با مقایسه آرای آنها با یکدیگر تأثیر تفکراتشان را بر زندگیشان بررسی کنم، در این جریان فهمیدم که انسانها زندگیشان را براساس افکارشان تنظیم میکنند. پدر بی پولم دائماً میگفت: من هیچ وقت پولدار نمیشوم و این پیشگویی واقعیت یافت، ولی پدر پولدارم معتقد بود که آدم پولداریست، حتی یک بار پس از ورشکستگیی که افسرده اش کرده بود، باز ادعا کرد آدم ثروتمندی است و میگفت بین فقیر بودن و ورشکسته بودن یک اختلاف بزرگ است و آن این که ورشکستگی موقتی، ولی فقر دائمی است.
این کتاب شامل سه بخش از مراحل کاری اوست: کارهای اولیه، یعنی سویه گری های شناختی، سپس نظریه چشم انداز و پس از آن پژوهش هایی در زمینه شادی است. محور اصلی کتاب دوگانگی میان حالت اندیشه است: سیستم دو آهسته تر، خودخواسته تر و منطقی تر است، در حالی که سیستم یک سریع، غریزی و احساسی است. این کتاب ترسیم سویه گیری های شناختی در ارتباط با هر نوع تفکر است که با پژوهش های خود کانمن درباره نفرت از باخت آغاز می شود. این کتاب، با پشتوانه چند دهه پژوهش های دانشگاهی، نشان می دهد که افراد، با تغییر چارچوب پرسش و جایگزین کردن پرسش های ساده تر، در حقیقت به قضاوت های انسانی اهمیتی بیش از حد می دهند. کانمن، با شرح کارکرد دو سیستم، تلاش می کند نشان دهد که چه وقت می توانیم در تصمیم گیری های مربوط به زندگی و تجارت به بینش و شهودیات خود اطمینان کنیم و چه زمانی از آن بپرهیزیم و با شیوه شناخت سویه گری های ذهنی چگونه می توانیم از اشتباهات اجتناب کنیم. این کتاب برنده جایزه بهترین کتاب آکادمی ملی علوم و جایزه کتاب لس آنجلس تایمز و برگزیده منتقدان کتاب نیویورک تایمز به عنوان یکی از ده کتاب سال ۲۰۱۱ شناخته شده است.
حالا تصور کنید که در این جهان پهناور که هزاران زمین فوتبال را در خود جای داده، قرار میشد هیچ انسانی دچار خطا و اشتباهی نشود؛ آیا جهان بهتری داشتیم؟ جنگافروزیها به پایان میرسید؟ جرم و جنایت از صحنهی روزگار محو میشد؟ انسانها با یکدیگر روابط بهتری برقرار میکردند؟ پاسخ به این پرسشها و پیشبینی جهانی که هرگز تجربهاش نکردهایم، کار دشواری است. اما آنچه قابل پیشبینی است، آن است که هر چه بیشتر خطاهای خود را بشناسیم، رویکرد بهتری به زندگی خود خواهیم داشت. از آنجا که خطاهای بشری در طول حیاتش از الگوهای مشابهی پیروی میکنند، امکان شناختن آنها نیز امری ممکن است.»
به گفته ی دوبلی، خطاهای شناختی چنان در وجود ما رخنه کرده اند که نمی توانیم بطور کامل از شرشان خلاص شویم. خاموش کردن آنها نیازمند اراده ی فوق بشری است، همه ی خطاهای شناختی مهلک نیستند. در واقع اگر ما بتوانیم بزرگترین خطاهای فکری را بشناسیم و از آنها در زندگی شخصی، شغلی یا … پرهیز کنیم، ممکن است شاهد جهشی در موفقیت خود باشیم. نیازی به حیطه ی های جدید، طرح های نوین، ابزارهای ضروری و پرکاری طاقت فرسا نیست؛ تمام آنچه ما بدان نیاز داریم، پرهیز از بی خردی است. این کتاب در ۹۹ فصل تدوین شده است، هر کدام از فصول به یکی از معضلات همهگیر در حیطهی زندگی فردی و اجتماعی اشخاص مربوط است و راهکارهایی برای برون رفت از آن می پردازد.
مدیران هر روزه با توصیههای زیادی از سوی مشاوران، اساتید دانشگاه، روزنامهنگاران و غولهای مدیریت جهان درباره مدیریت نیروی انسانی مواجه میشوند. بسیاری از این توصیهها، مبتنی بر اندیشه بوده و ارزشمند هستند، اما حجم زیادی از آنها، بیش از حد، عمومی، مبهم، ناسازگار و سطحی هستند. تعداد این توصیهها، هر روز بیشتر میشود و تنها چیزی که در آنها کاهش مییابد، کیفیت است. در کتاب حاضر، موضوعات مربوط به «انسانها در محیط کار» ازجمله: استخدام، انگیزش، رهبری، ارتباطات، تشکیل تیم، مدیریت تعارض، طراحی شغل، ارزیابی عملکرد، تطبیق با تغییر در قالب ۵۳ اصل بیان شده است.
اصولی در مورد نحوه تشکیل تیمهای پیروز و شیوه طراحی شغلهای موفق و اثربخش اصولی در این مورد که کارمندان راضی و خوشحال، همیشه کارآیی بیشتری ندارد اصول شگفتانگیزی در این مورد که شما خواهان چه رفتارهایی هستید و به کدام رفتارها پاداش میدهید فقط و فقط بهترین تفکرات در زمینه مدیریت این کتاب ۵۳ اصل اثبات شده را برای مواجهه با چالشهای مهم مدیریت، برایتان بازگو میکند
این کتاب در واقع خلاصه شده یکتاب اصلی است و به همین دلیل است که طبیعی است که استیفن رابینز نکتهی آخر (پنجاه و سوم) کتاب را اینگونه نامگذاری کرده است: مراقب راه حلهای زودبازده باشید.
زیرا وقتی کتابی با ساختار فشرده و کوتاه منتشر میشود، یک نویسندهی دانشگاهی مانند رابینز، این نگرانی را دارد که توصیهها و نظراتش، به صورت نظراتی مطلق و قطعی و به عنوان راه میانبری برای مدیریت کسب و کارها مورد استفاده قرار گیرد.
بازاریابی حسی یکی از ابزارهای مهم و نسبتا جدیدتر نسبت به سایر ابزارهای ارتباطات و ترویج (تبلیغات، روابطعمومی، فروش حضوری، چاشنیهای فروش و بازاریابی مستقیم) است. بازاریابی حسی فرایند شناسایی و تامین نیازها و علایق مشتری به روشی سودآور است تا آنها را درگیر ارتباطات دوجانبهای کند که شخصیت برندها را به زندگی آورده و برای مشتریان هدف، ارزش افزوده ایجاد کند. تجربهی زندهی برند که برای به صحنهی زندگی آوردن آنها و ارائهی ارزش بیشتر به مصرفکنندگان طراحی میشود، در مرکز رویکرد بازاریابی حسی قرار دارد و سایر کانالهای ارتباطات بازاریابی از آن الهام میگیرند و پیرامون آن برای افزایش تاثیر این ایدهی بزرگ یکپارچه میشوند.» کتاب حاضر را انتشارات «بازاریابی» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.
کتاب ” مدیریت راهبردی نام تجاری ” با صدها مثال و مطالعه موردی ازسراسر جهان به اصل ماهیت و فرهنگ ساختن نام تجاری می پردازد و فلسفه ای کلی برای تمامی جنبه های مدیریت نام تجاری مهیا می سازد.
ژان نوئل کاپفرر نویسنده کتاب یک شخصیت شناخته شده بین المللی در حوزه نام های تجاری و بازاریابی نام تجاری است.کاپفرر استاد درس راهبرد بازاریابی در دوره های کارشناسی ارشد است.
وی مشاور رسمی شرکت های مختلف در ایالات متحده است.او نویسنده شش کتاب و مقالات متعدد درباره نام گذاری تجاری ، تبلیغات و ارتباطات است. کاپفرر در این کتاب تبیین می کند که موفق ترین مدیران نام تجاری در پی یافتن فرصت های جدید و بازارهای تازه از میان پدیده انفجاری نام گذاری تجاری جهانی هستند.کاپفرر خواننده را به درون فهرست جامعی از منافع ، خطرات و دام ها ، و نیز گام به گام به میان هر یک از مراحل جهانی شدن می برد.
مطالعه این کتاب را به کلیه مدیران شرکت های تجاری وصنعتی ، شرکت های تبلیغاتی و همکارانشان در بخش های مختلف امور مشتریان ، بازاریابی ، روابط عمومی و…. هم چنین کلیه اساتید و دست اندر کاران این رشته ها توصیه می کنیم.
دنیل اچ پینک (Daniel H. Pink)د ر مقدمه ی این کتاب می گوید خلق زیبایی، داستان گویی، ابداع چیزهای جدید، دوست داشتن دیگران، بازی کردن و طلب معنا همه بخشی از معنای انسان بودن است.
او معتقد است دنیا به ذهن کامل نو نیاز دارد و اینکه اندیشه ها، و اقداماتی که به زودی با آنها مواجه می شویم باید بتوانند به ما کمک کنند که کسب و کار، حرفه، و زندگیمان را کمی بهتر کنیم.
این کتاب شامل ۹ فصل و ۳۰۴ صفحه است. در سال ۲۰۰۶ به زبان انگلیسی منتشر شده و در این آن در مورد ۶ استعداد ذاتی که حواس ۶گانه نامیده می شود توضح داده شده است. که موفقیت حرفه ای و رضایت فردی به صورت فزاینده ای وابسته به آنهاست.
طراحی، داستان، همنوایی، همدلی، بازی و معنی. این ها توانایی های بنیادین انسانی هستند که همه کس می توانند بر آنها مسلط شوند و هدف نویسنده در این کتاب کمک به ما برای انجام دادن این کار است
کتاب ذهن کامل نو، ذهن خواننده را به مکان جدید و جسورانه ای از فکر کردن در مورد آینده می برد و باعث می شود خواننده دیدگاه خلاقانه تری در این مورد داشته باشد.
ترجمه ی فارسی این کتاب در بهار سال ۱۳۹۰، توسط “رضا امیر رحیمی” و انتشارات “کندوکاو” منتشر شده است.
وقتی از رندی پوش (Randy Pausch)؛ استاد دانشگاه تقاضا شد که در دانشگاه سخنرانی آخر را انجام دهد؛ خودش خبر نداشت که به خاطر بیماری پیشرفته سرطان؛ آخرین سخنرانیاش خواهد بود. سخنرانی متحول کننده او در مورد بیماری و مرگ نبود. سخنرانی او در مورد تحقق بخشیدن به رویاهای کودکی؛ غلبه بر مشکلات؛ کمک به دیگران برای رسیدن به آرزوهایشان؛ مثبت اندیشی؛ شکرگزاری، شادی؛ صداقت؛ شرافت و لذت بردن از لحظه به لحظه زندگی بود. او با مطرح کردن درسهای زندگی توانست یادگاری ارزشمند برای فرزندان خود و جامعه از خود باقی بگذارد. کتاب آخرین سخنرانی (The Last Lecture) مدتها جزو پرفروشترین کتابهای امریکا بود.
رندی پوش همیشه آدمهای مردمی و صمیمی را به افراد امروزی و طرفدار تقلید و مد ترجیح میداد. افراد اهل تقلید تأثیر گذار کوتاه مدت هستند ولی اشخاص و آدمهای صمیمی و جدی تأثیر درازمدت میگذارند. مردم به مصمم و جدی بودن کمتر بها میدهند، در حالی که این رفتار سرچشمه گرفته از قلب است و مردم امروزی و طرفدار مد و تقلید توجه شما را به سطح و ظاهر جلب میکنند.
۴۰۰ نفری که در سالن دانشگاه نشسته بودند در ابتدای سخنرانی با تصاویر سیتی اسکن شکم رندی مواجه شدند! اما او بلافاصله توضیح داد که قرار نیست در این سخنرانی در خصوص بیماریاش حرف بزند. او میخواهد در مورد «اهمیت رویاها» و «تلاش برای رسیدن به آنها» صحبت کند. رندی پوش در مورد اهمیت «بلندپروازی» صحبت کرد و گفت: دیوارهای بلند را نساختهاند تا مانع رسیدن ما به رویاهایمان شوند. دیوارها را ساختهاند تا با سختکوشی و عبور از آنها، به خود و دیگران نشان دهیم که رویاهایمان چقدر برایمان مهم است. دیوارها مانع ما نیستند. دیوارها وجود دارند تا مانع کسانی شوند که به اندازه ما، رویاهایشان را دیوانهوار دنبال نمیکنند رندی پوش، در آن سخنرانی رویاهای کودکیاش را مطرح کرد و رویایش برای بازی در لیگ حرفهای فوتبال امریکا.
پس از سخنرانی رندی، مردم چنان تحت تأثیر قرار گرفتند که هر کس تلاش کرد قبل از مرگ وی، بخشی از آرزوهایش را برآورده کند. یکی از تیمهای لیگ حرفهای امریکا، او را برای یک بازی افتخاری دعوت کرد. تهیه کنندگان فیلم Star Trek، از او خواستند در آخرین قسمت این فیلم نقشی کوتاه بازی کند و حتی «یک جمله» هم صحبت کند! رندی پوش مُرد. اما یادگار او برای ما، «زندگی» است.
نویسندگان این کتاب، شش اصل برای ماندگار کردن ایده ها و روش های انجام آن ها بیان کرده اند که حروف ابتدایی این شش اصل، کلمه “SUCCES” را به وجود می آورند.
این کتاب چهار بخش دارد.
در بخش اول به ارائه برخی اصول و مفاهیم میپردازیم. رویکرد من به کسبوکار، بر پایهی مجموعهای از اصول استوار است و بنابراین در بخش اول به آنها میپردازم. بخش بعدی این کتاب، با عنوان «شرکت شما» دربارهی اجزای داخلی سازمانهاست. این بخش دربارهی ویژگیهای مکانیکی شرکت مانند افراد، فرآیندها و فرهنگ است. بخش بعدی کتاب، «مسیر شغلی» و موضوع آن مدیریت مسیر شغلی و کیفیت زندگی حرفهای است. این بخش با فصلی در رابطه با پیدا کردن شغل مناسب، نه فقط به عنوان نخستین شغل، بلکه در هر جایی از مسیر شغلیتان که هستید، آغاز میشود. همچنین فصلی هم دربارهی نحوهی ارتقاء پیدا کردن و فصل دیگری دربارهی مشکلی که همه سرانجام یک روز با آن مواجه میشویم، یعنی کار کردن برای یک رئیس بد، میباشد. فصل آخر این بخش دربارهی میل طبیعی انسان به داشتن همه چیز به صورت همزمان است که مطمئناً خودتان هم میدانید عملی نیست اما باید از نظر رئیستان دربارهی این موضوع مطلع باشید و این مسأله یکی از ابعاد این فصل است.