روز اول کاری: بایدها و نبایدهایی برای کارمندان و کارفرمایان
تعطیلات عید نوروز ۹۶ هم تمام شد.
امیدوارم سال خوب و پر از موفقیت در پیش داشته باشید و کسب و کارتان بیش از پیش رونق داشته باشه.
امروز روز اول کاری بسیاری از شرکت ها و کسب و کارها بعد از تعطیلات است و همچنین احتمالا برای خیلی از کارمندان روز اول کاریشان در محل کار جدید ، از طرفی کارفرمایان این کارمندان نیز قرار است با نیروهای جدید ارتباط برقرار کنند.
همواره این چالش برای هر دو دسته وجود داشته در اولین روز(های) این همکاری باید چگونه رفتار کنند. هرچند اگر کارفرمایان به صورت اصولی و با دقت مصاحبه شغلی را با کارمند مربوطه انجام داده باشند، شناخت نسبی پیدا کرده و تعامل بهتری می توانند داشته باشند ، ولی این چالش برای کارمندان به مراتب بزرگتر خواهد بود.
در همین راستا تصمیم گرفتم مطلبی اماده کنم که چه برای کارمندان تازه وارد و کارفرمایانشان و چه برای مدیران و کارمندانی که یکسال جدید را در همان شرکت قبلیشان شروع می کنند مفید بوده و هم کارمندان عزیز بدانند که در روز اول کار خود چه کارهایی را باید و چه کارهایی را نباید انجام دهند و هم کارفرمایان محترم از انتظارات کارمندانشان با خبر شوند.
لذا اگر جزو هرکدام از دسته های فوق هستید پیشنهاد می کنم این مطلب را از دست ندهید.
ممکن است شما حتی قبل از اینکه روزتان شروع شود، آن را خراب کنید.
اخیرا پژوهشی که در هافینگتون پست به آن اشاره شدهاست، نشان دادهاست معمولا رؤسا کارمندانی را که دیر میرسند غیرمتعهدتر میپندارند و در ارزیابی عملکرد به آنها رتبهی پایینترین میدهند حتی اگر آن کارمندان محل کار را دیرتر ترک کنند.
این منصفانه نیست اما درحالحاضر واقعیت دارد. بنابراین سعی کنید تا حد امکان زود به دفتر کار برسید.
شما با چند دقیقه گفتوگوی کوتاه میتوانید روحیهای خوب برای خودتان و اطرافیانتان بسازید.
بر اساس گفته یک متخصص محل کاراگر به اعضای تیمتان نمیگویید “سلام”، مهارتهای مردمی به ظاهر پایینتان میتواند قابلیت فنیتان را تحتالشعاع قرار دهد.
حتی اگر شما یک مدیر نیستید، در صورتی که بدون هیچ کلامی مستقیما به سوی میزتان بروید ممکن است خودتان را همکاری جلوه دهید که نزدیک شدن به او سخت است.
اگر شما به محض بیدار شدن یک فنجان قهوه را سر نمیکشید، احتمالا به محض اینکه به دفتر کار برسید به سراغ قهوه میروید.
اما پژوهشها حاکی از این است که بهترین زمان برای نوشیدن قهوه بعد از ۹:۳۰ دقیقه صبح است.
چون هورمون استرس، یعنی کورتیزول، که تنظیمکنندهی انرژی است، معولا بین ساعت ۸ و ۹ در بالاترین میزان است.
وقتی در طول این مدت قهوه مینوشید، بدن کورتیزول کمتری تولید میکند و بیشتر به کافئین اتکا میکند.
هنگامی که پس از ۹:۳۰ صبح کورتیزول بهتدریج کاهش پیدا میکند، ممکن است واقعا به بالا بردن کافئین نیاز داشتهباشید.
وقتی در صندلی خود قرار میگیرید، وسوسهکننده است که مستقیما در دریاچهی پیامهایی که در طول شب آمدهاست شیرجه بزنید.
اما بر اساس گفته مایکل کر، سخنران بینالمللی و نویسنده “شما نمیتوانید جدی باشید! درکار شوخطبع باشید”، ۱۰ دقیقه اول روز کاری باید صرف مرور سریع و اولویتبندی ایمیلها شود.
به این طریق میتوانید ببینید آیا ایمیلی فوری هست یا نه و برنامهای بریزید که بعدا سایر پیام هارا پاسخ دهید.
پژوهشها حاکی از این است که معمولا با سپری شدن روز، انرژی و انگیزه شما کاهش مییابد.
برای همین ضروری است در اسرع وقت مهمترین چیزها را انجام دهید و آنها را از سر راه وظایف دیگر بردارید.
بعضی آدمها این استراتژی را قورت دادن قورباغه مینامند، که بر گرفته از گفتاوردی از مارک تواین است: “اول صبح یک قورباغهی زنده بخورید و در باقی روز هیچ چیزی بدتر از آن برایتان اتفاق نخواهدافتاد.”
چون صبحها انرژی خیلی زیادی دارید، ممکن است احساس کنید که میتوانید همزمان میلیونها کار مختلف را انجام دهید.
اما پژوهشها حاکی از آن است که چندوظیفهای بودن میتواند به عملکرد شما در وظیفهی اصلیتان آسیب بزند، و بهتر است در هر زمان فقط یک کار را انجام دهید.
ممکن است یک عابر در مسیر رفتن به محل کار با شدت مستقیما به شما تنه بزند. یا شاید شب گذشته با نامزدتان دعوا کردهباشید.
اجازه ندهید این تجربهها حواستان را از وظایفی که باید امروز انجام شود پرت کند.
تیلور توصیه میکند ذهنتان را تقسیمبندی کنید و هنگامی که هفتهتان را شروع میکنید آن افکار منفی را در “جعبهای جداگانه” قرار دهید. اگر لازم باشد میتوانید بعدا این افکار را بازبینی کنید.
جلسههای صبحگاهی میتواند منابع شناختی شما را هدر دهد.
بر اساس گفتهی لورا وندرکم، نویسنده “آنچه موفقترین آدمها قبل از صبحانه انجام میدهند”، باید صبح زود را به وظایفی مانند نوشتن اختصاص دهید که مستلزم تمرکز حواس و توجه زیاد است.
اگر در جلسات با رییس و همکارانتان حرفی برای گفتن دارید، مطمئن شوید آن را در زمانهایی برگزار میکنید که انرژیتان پایین است، مثل بعد از ظهر، مگر اینکه یقین دارید جلسهتان مستلزم انرژی ذهنی زیادی است.
افراد موفق در یک ساعت مشخص در شب به خواب میروند تا به خوبی بخوابند و بتوانند صبح روز از خواب بیدار شوند و به کارهای روزمرهی خود برسند.
ورزش سوختوساز بدن را بالا میبرد و جریان خون را در بدن شما افزایش میدهد و سبب شادابی شما میشود. پس شما با روحیهی بهتر هفتهی خود را آغاز میکنید و مزیت بالاتری نسبت به دیگران که ورزش نمیکنند دارید.
در اولین روز کاری شما باید تمام کارهایی را که قبلاً انجام داده بودید را کنترل و مدیریت کنید. صبحانهی سالم و مقوی کمک بزرگی به شما در این زمینه میکند.
برای خواب بیشتر، موبایل خود را روی حالت اِسنوز (چرت کوتاه) نگذارید. معمولاً اولین روز کاری با ترافیک سنگین همراه است. پس زودتر بلند شوید و عادتهای غلط خود را اصلاح کنید. همچنین وقتی زودتر از دیگران سر کار میروید، احساس بهتری دارید. زیرا فرصتی برای راست و ریس کردن کارها قبل از اینکه کار ساعت کاری شروع شود، دارید و قبل از سروکله زندن با ارباب رجوع، میتوانید به کارهای روزمره خود برسید. علاوه بر این شما وقتی کار خود را زود آغاز میکنید، وقت اضافه برای کارهای غیر قابل پیشبینی و مسائل شخصی خواهید داشت.
افراد موفق، انتظار چیزهای غیر قابل پیشبینی را در روز اول کاری دارند.
این اولین و مهمترین کاری است که هر صبح در زمان وارد شدن به محیط کار باید انجام دهید تا روحیهی خوب خود را ثابت نگاه دارید. یک شروع خوب و با انرژی در اولین روز کار بسیار با ارزش است.
با بررسی و روشن کردن نتایج مثبت پروژههای در حال کار، از نقاط مثبت خود درس میگیرند و مشخص میکنند که چه مراحلی را برای تکرار موفقیت باید طی کنند.
افراد درگیر کار، روزانه ۱۰۰ ایمیل دریافت میکنند و اگر ایمیلها مدیریت نشوند، به آسانی ایمیلهای مهمی از قلم میافتند. به همین جهت افراد موفق ایمیلهای خود را مدیریت و الویت بندی میکنند.
این مورد ممکن است به عنوان آخرین چیز در ذهن شما باشد، ولی برای جبران فشار کاریِ روز شنبه بسیار واجب است
معمولاً حجم زیادی از ایمیلها در روز اول کاری رد و بدل میشود و افراد تمایل دارند که جوابهای کوتاه به ایمیلهای دریافتی خود بدهند. اما یک ایمیل با لحن دوستانه تفاوت زیادی میتوانند ایجاد کند.
معمولاً در محیط کار، عوامل بسیاری وجود دارند که حواس شما را پرت کنند و شما را از رسیدن به هدف کاریتان دور کنند. افراد موفق توانایی نه گفتن به این گونه موارد را دارند. آنها خیلی دیپلوماتیک و مودبانه به همکاران خود نه میگویند و کار غیر ضروری را به بعد معکول میکنند.
بعد از اتمام اولین روز کاری و مواجه شدن با بسیاری مشکلات حل نشده، این ذهنیت به وجود میآید که دنیا به پایان رسیده است. ولی با تعمل بیشتر مشخص میشود، بهتر است بعضی از کارها به فردا معکول شود.
شرکتهای موفق و بزرگ، فرهنگها و رفتارهای مشابهی دارند که آنها را به آن چیزی که امروز هستند، تبدیل کرده است. آنها محیط کاری را بهگونهای آماده کردهاند که کارمندان حداکثر تعلق و ارتباط را با آن حس کنند و خود را عضوی تأثیرگذار در جهت پیشرفت شرکت بدانند. این شرکتها مزایای مختلفی به کارمندان خود اهدا میکنند. مهمترین مزیت ارائهشده توسط شرکتهای موفق به کارمندان، آزادی عمل است.
کارمندان مدرن دوست دارند نقشی پررنگتر در تصمیمات شرکت داشته باشند و همکاری و نوآوری را بهصورت توأمان ارائه دهند. نتیجه تحقیقات نشان میدهد که شرکتهایی با ساختار مسطح و بدون استفاده از سلسله مراتب و رهبریهای بر پایهی ترس، میتوانند کارمندانی تربیت کنند که صرفنظر از موقعیت و مقام، توانایی تمرین رهبری برای خودشان را دارند. این کارمندان برای تمرین این مهارت، قدرت انتخاب و مسئولیتپذیری لازم را در خود حس میکنند.
مدیرانی که اطلاعات را کاملا محرمانه قلمداد میکنند و همیشه از پشت دربهای بسته و بهتنهایی برای شرکت تصمیم میگیرند، نمیتوانند به موفقیت رهبرانی دست یابند که با صداقت و دلسوزی در خدمت کارمندان هستند. رهبران موفق با در نظر گرفتن استعدادهای کارمندان، وظایف مهم را به آنها واگذار میکنند و آزادی عمل در تصمیمگیری را بهعنوان یک مزیت اساسی به آنها اهدا میکنند.
طبق مطالعات جدید کنسرسیوم بین المللی تحقیقات توسعه اجرایی (ICEDR)، در میان مردان و بانوان با متوسط سنی ۳۰ سال، کم بودن حقوق عامل اصلی برای ترک آنها از شغل قبلی خود بوده است.
در تحقیقات ICEDR آمده است که بیشترین علت خروج آقایان از شغلشان این بوده که آنها اعلام کردهاند فرصتی برای پیشرفت و فراگرفتن مهارتهای جدید ندیدهاند. ۶۵ درصد از آقایان این دلیل را برای خروج خود از محل کارشان بیان کردهاند.
وقتی کارمندان به همراه همکاران خود اقدامهای بشر دوستانه انجام دهند در کنار داشتن حس مثبت، به کمپانی نیز وفادارتر خواهند بود. کارمندان دوست دارند اهدافی را دنبال کنند که بتوانند تاثیر مثبتی بر روی جامعه بگذارند.
هرچه بیشتر در یک مجموعه موفق عمل کنید از شما درخواست بیشتری خواهد شد و وظایف بیشتری به شما محول میشود. این کار در مرور زمان باعث تحلیل رفتن شما شده و به قدری فشار کاری افزایش مییابد که بعد از مدتی ناچار به پر کردن برگه استعفا میشوید. محققان به این موضوع سندرم موفقیت میگویند.
طبق مطالعاتی که در سال ۲۰۱۵ انجام شد مشخص شد که یکی از پنج دلیل اصلی استعفای کارمندان نبود تعامل در محل کاری است.
هر فردی علاقه دارد توسط مدیرش تشویق شود. در واقع مطالعهای در سال ۲۰۱۳ شکل گرفت که بیش از نیمی از افرادی که در این مصاحبه شرکت کرده بودند اعلام کردند که کمپانیها با قدردانی از کارمندان زحمتکش به طرق مختلف مانند جایزه نقدی یا ارسال به سفر تفریحی باعث خواهد شد تا آنها همچنان علاقهمند به کار در آن کمپانی باشند.
داشتن یک نیروی مستعد با مهارتهای بالا یک مزیت برای کمپانی است که اصولا مدیران سعی میکنند از چنین نیروهایی به نحو احسنت استفاده کنند اما کار بیش از حد در نتیجه باعث خواهد شد تا نیروی مستعد بعد از مدتی خسته شده و به دلیل مشکلاتی مانند کم خوابی، خستگی، نرسیدن به امور زندگی شخصی و مثالهای مشابه استعفا دهد.