طی چند سال گذشته، با دلایل بی شماری از سوی شرکتهای مختلف مواجه شدیم که چرا احساس میکنند بازاریابی دیجیتال برای آنها کارساز نبوده است. اغلب شرکتها تصور میکنند که مدل کسب و کارشان برای بازاریابی دیجیتال “بسیار متفاوت ” یا “بسیار منحصر به فرد” است. اما در ادامه به پنج دلیل اصلی شکست بازاریابی دیجیتال پرداخته و پیشنهاداتی برای برطرف شدن این مشکل ارائه میکنیم.
در سال ۲۰۰۱ با همه گیر شدن بکارگیری استراتژیهای بازاریابی دیجیتال، اغلب صاحبان کسب و کارها معتقد بودند شرکتشان نیازی به یک وب سایت ندارند. اکنون ۱۷ سال گذشته و همه میدانیم که داشتن وب سایت برای یک شرکت نه تنها مورد نیاز است، بلکه ضروری است. با شروع بکارگیری بازاریابی شبکه های اجتماعی هم با نگرش مشابهی در میان صاحبان کسب و کارها مواجه شدیم. متأسفانه، بسیاری از شرکتها با نادیده گرفتن تلاشهایشان در جهت گرایشهای بازاریابی مدرن باعث تضعیف فعالیتهای خود میشوند.
بله، تغییر ترسناک است و مطمئنا کار راحتی نیست، اما درواقع تغییر اجتناب ناپذیر است. پس صرفا به این دلیل که بازاریابی دیجیتال برایتان نا آشناست از آن غفلت نکنید. برای ارتباط برقرار کردن راحتتر با ایدههای جدید، به دنبال مقالات و آموزشهای مفید و مرتبط باشید. دانستن چند مفهوم بازاریابی دیجیتال پایه، ترس از ناشناختهها را از بین برده و به شما جرات امتحان کردن آن را خواهد داد. فراموش نکنید که هزینه شکست بازاریابی دیجیتال از هزینه استفاده نکردن از بازاریابی دیجیتال به مراتب سنگین تر خواهد بود.
نداشتن تجربه قاتل شماره یک بازاریابی اینترنتی است. بسیاری از شرکتها به دنبال آموزش مناسب برای کارکنان بازاریابی خود نیستند، و همین امر باعث از دست رفتن وقت و پول زیادی میشود. دنیای بازاریابی دیجیتال هرروز پیچیدهتر میشود و باید همگام با آن پیش بروید. علاوه بر این، بازاریابی دیجیتال همیشه در حال تغییر است، پس لازم است بازاریابان به طور مداوم به یادگیری، تحقیق و تطبیق استراتژیهای خود بپردازند.
یک شرکت بازاریابی یا فریلنسر برای انجام مرحله اول آزمایشی بازاریابی دیجیتال شرکت خود پیدا کنید (ترجیحا موردی که سابقه موفقی داشته باشد تا در زمان و انرژی صرفه جویی شود). با این کار میتوانید بدون درگیر شدن مستقیم در این تجربه جدید و بدون تعهد به یک قرارداد طولانی مدت کارتان را در این زمینه شروع کنید. این مراحل آزمایشی در مقیاس کوچک برای پیش بینی موفقیت (یا شکست) شرکت در هر پلتفرم دیجیتالی بسیار عالی خواهد بود، و به شما امکان یافتن یک نقطه شروع مناسب برای کمپینهای بزرگتر را خواهد داد تا احتمال شکست بازاریابی دیجیتال خود را کاهش دهید.
برای موفقیت بازاریابی دیجیتال هیچ فرمول جادویی جهانی وجود ندارد. متغیرهای بسیاری در یک کمپین موفق رسانههای اجتماعی نقش دارند، که در آن میان محتوا یکی از مهمترین عوامل است. شما نه تنها باید با دیگر تبلیغ کنندگان در رسانههای اجتماعی رقابت کنید، بلکه این رقابت همچنین شامل دیگر محتواهایی که کاربر جستجو میکند هم میشود (مثل بلاگهای شخصی). محتوای خلاقانه کلید جذب مخاطبان مورد نظر شماست. بسیاری این نوع محتوا را STT که مخفف عبارت Stop the Thumb هست، مینامند، یعنی محتوایی که باعث شود کاربر صفحه را اسکرول نکند و به خواندن محتوا و برقراری ارتباط با آن ترغیب شود.
۲۰٪ از بودجه تبلیغاتی خود را برای هزینه ایدههای خلاق (عکسهای با کیفیت بالا، ویدیوهای جذاب و غیره) کنار بگذارید. معمولا این بخش هنگام کسری بودجه اولین قسمتی است که از برنامه حذف میشود، اما توصیه میکنیم اصلا در مورد محتوای مناسب و خلاقانه غفلت نکنید. چون با استفاده از محتوای ضعیف و بی کیفیت، احتمالا هزینه تبلیغات بیشتری را از دست خواهید داد.
قبل از شروع هر کمپین بازاریابی، انتظارات و اهداف واقعی خود را مشخص کنید. متأسفانه احتمال اینکه یک کمپین بازاریابی دیجیتال در ابتدای کار موفق عمل کند بسیار کم است ولی این به معنی شکست بازاریابی دیجیتال نیست. دیده شده که بسیاری از شرکتها بهمین دلیل پیش از موعد فعالیتشان را متوقف کردهاند. اما باید بدانید که بیشتر مراحل آزمایشی اولیه فقط برای جذب مخاطبان هدف و سایر شاخصهای کلیدی انجام میشود، قبل از اینکه به سراغ فروش واقعی بروید. بازاریاب دیجیتال مدرن صدها و گاهی هزاران گروه تبلیغاتی را آزمایش میکند، نقطه ضعفها، هزینهها و تعاملات را بخوبی بررسی میکند تا به نتیجه برسد، موفقیت آنها یک شبه اتفاق نمیافتد.
در مراحل اولیه یک کمپین بازاریابی دیجیتال ، بجای بازده سرمایه (ROI) باید بر شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) تمرکز کنید. کمپین بازاریابی دیجیتال موفق مستلزم پایهای قوی است تا بتوان انتظار فروش را بعدها از آن داشت. از دادههای موجود درمورد تلاشهای بازاریابی قبلی برای مقایسه و آموزش خود در طول روند کارتان استفاده کنید تا اهدافتان مشخص و قابل دستیابی باشند.
اصلا در مورد محتوای مناسب و خلاقانه غفلت نکنید. چون با استفاده از محتوای ضعیف و بی کیفیت، احتمالا هزینه تبلیغات بیشتری را از دست خواهید داد.
اگر شما به عنوان صاحبان و مدیران کسب و کار شخصا از شبکه های اجتماعی استفاده نکنید، همیشه نسبت به تاثیر تبلیغات رسانههای اجتماعی مشکوک خواهید بود. اگر با اصول اولیه یک پلتفرم آشنا نباشید، توضیح دادن هر نکته تکنیکی در کمپینها برای شما تقریبا غیرممکن خواهد بود. اگر در مورد یک پلتفرم به هیچ دلیل دیگری غیر از تعصب شخصی نظر منفی دارید، بهتر است بدانید استفاده از آن پلتفرم یک آزمایش، و قطعه ای از پازلی بزرگتر است و در غیر این صورت احتمال شکست بازاریابی دیجیتال به مراتب بیشتر خواهد بود.
اگر با مفهوم پلتفرم ها آشنا نیستید، بهتر است بخواهید روی دادهها و فرآیندهایی که با آنها آشنا هستید تمرکز شود (مثلا مخاطبان هدف و تعداد کلیکهای یک آگهی). با استفاده از معیارهایی که توضیح دادنشان سادهتر است، اثربخشی کلی آن را آسانتر درک خواهید کرد.