۱۹ نمونه سوال زیرکانه که در مصاحبه‌های شغلی می‌پرسند

مدیران زیرکِ استخدام‌‌کننده با چند سوالِ گزینش‌شده می‌توانند یک دنیا اطلاعات را از شما بیرون بکشند. با اینکه این سوالات ساده به‌نظر می‌رسند، ولی نکته اینجاست که آنها عملا طوری طراحی شده‌اند تا اطلاعاتی را راجع‌ به شما آشکار نمایند که احتمالا تمام تلاش خود را می‌کنید که آنها مخفی نگه‌ دارید. به بیان دیگر این سوالات فریبنده، و گول‌زنک هستند. در این مقاله با ۱۹ سوال زیرکانه که در مصاحبه‌های شغلی از شما می‌پرسند، آشنا خواهید شد.

تینا نیکولای، مربی مدیریت مشاغل و موسس شرکت Resume Writer’s Ink در این باره می‌گوید: «مدیران استخدامی برای آشکارسازی جنبه‌هایی که می‌تواند گویای عیب و ایرادی در شخص باشند، این سوالات فریبنده را مطرح می‌نمایند.»

لین تیلور، کارشناس محیط‌ کاری دولتی و مولف کتاب «مستبدِ مخوف اداره‌ی خود را رام کنید: چطور باید رفتارهای کودکانه‌ی مدیران را مدیریت نمود و در شغل خود پیشرفت داشت؟» می‌گوید: «اما این سوالات فقط برای مچ‌گیری نیستند. این نوع سوالات می‌تواند به مدیران استخدامی کمک کند تا از دردسرها وبی‌نظمی مصاحبه‌های سنتی فاصله بگیرند و به شخصیت حقیقی‌تان دست بیابند.» در ادامه ۱۹ نمونه از این سوالات رایج فریبنده همراه با نکاتی برای غلبه بر آنها ارائه شده است.

۱. ممکن است خودتان را معرفی کنید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

مدیران استخدامی این سوال را مطرح می‌سازند تا بفهمند که نامزدهای شغل موردنظر، خودشان را چقدر شایسته موقعیت شغلی می‌بینند. نیکولای می‌گوید: «کارفرما می‌خواهد بشنود که نامزدها تکالیف‌شان را انجام داده‌اند و سابقه‌ی خوبی دارند. مصاحبه‌گر همچنین به سطح اعتماد به نفس متقاضی از طریق تصویری که از خود به نمایش می‌گذارد توجه می‌کند. به‌علاوه، توجه مصاحبه‌گر به شایستگی‌های بارز رفتاری متقاضی معطوف می‌شود تا بفهمد آیا شخص مناسبی برای این جایگاه شغلی است. اگر این پاسخ آغازین ضعیف باشد، باقی مصاحبه افت پیدا می‌کند یا مصاحبه کوتاه و خلاصه پایان می‌گیرد.

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

نیکلای می‌گوید: «این سوال می‌تواند شما را وسوسه کند تا از زندگی شخصی خود بگویید که البته اصلا نباید همچین کاری کنید! اغلب متقاضیان به‌اندازه‌ی کافی تجربه ندارند که حیله‌ی پشت این سوال را متوجه شوند و به همین خاطر ممکن است از جنبه‌ی شخصی پاسخ سوال را بدهند و مثلا بگویند: «سه‌تا بچه دارم، متاهل هستم و جملاتی از این قبیل. چه باور کنید یا نکنید، وقتی مصاحبه‌گر این سوال را مطرح می‌کند، حتی حرفه‌ای‌ترین نامزدهای شغلی هم دُم به چنین تله‌ای می‌دهند، مخصوصا اگر مصاحبه‌گر فرد را برانگیزد که بیشتر توضیح دهد.»

پاسخ مناسب چیست؟

پاسخ دقیق و متمرکز ارزش شما را برای سازمان یا اداره موردنظرتان نشان می‌دهد. نیکولای می‌گوید: «کارفرما می‌خواهد دستاوردهای شما را در دو یا سه جمله‌ی موجز و روشن پشت‌سرهم بشنود که حال و هوای مصاحبه‌ را مشخص کند. به‌ یاد داشته باشید این شما هستید که به دیگران می‌گویید درباره‌ی شما چه فکری کنند. پس هشیار باشید و توانایی‌های برتر خود را در پاسخ خود بگنجانید.

به‌ عنوان مثال می‌توانید بگویید: «به‌خاطر مهارت‌های ذاتی‌ام در تجزیه و تحلیل مسائل و پیدا کردن راهکارها، معروفم به اینکه روند عملکرد ضعیف تیمی را می‌توانم معکوس کنم.» این حرف به مصاحبه‌گر می‌گوید که نامزد این شغل مهارت‌های تحلیلی، توانایی حل مسائل و قابلیت رهبری برای معکوس‌سازی عملکرد شغلی و غیره را دارد. حداقل چهار مهارت رفتاری در این پاسخ ساده نهفته است و فضای مصاحبه را چنان مشخص می‌کند که مصاحبه‌گر مشتاق به پرسش سوالات هدفمندتری هم می‌شود.

۲. خودتان را در یک کلمه چطور توصیف می‌کنید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

این حرف احتمالا چند نکته را در ارتباط با شما مشخص می‌کند: تیپ شخصیتی‌تان، چقدر در دریافت‌تان نسبت به خود اعتماد دارید و اینکه سبک کاری‌تان تا چه حد مناسب شغل درخواستی است.

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

این حرف می‌تواند خصوصا در اوایل مصاحبه به یک چالش تبدیل ‌شود، چراکه حقیقتا نمی‌‌دانید که رئیس‌تان به دنبال چه نوع تیپ شخصیتی می‌گردد. تیلور می‌گوید: «تفاوت اندکی میان خودستایی غلوآمیز و اعتماد به نفس و میان تواضع و خجالتی بودن وجود دارد و از آنجایی که افراد شخصیت‌های چندوجهی دارند، گذاشتن برچسب‌های کوتاه بر آنها تقریبا غیرممکن است.»

پاسخ مناسب چیست؟

تیلور می‌گوید: «محتاطانه پیش بروید. اگر می‌دانید فردی قابل‌اعتماد و متعهد هستید، ولی همچنین از اینکه دوستان‌تان شما را به خاطر شوخی‌های زیرکانه‌تان تحسین می‌کنند به خود می‌بالید، بهتر است در بیان خصوصیات خود رفتار محافظه‌کارانه‌‌ای را پیش بگیرید.»

به عنوان مثال، اگر متقاضی شغل حسابداری هستید، صفت یک‌کلمه‌ای شما نباید «خلاقیت» باشد و اگر برای جایگاه کارگردان هنری درخواست کار داده‌اید، خصوصیت «وقت‌شناسی» هم چندان مناسب نیست.

تیلور اضافه می‌کند: «اغلب کارفرماها امروزه به دنبال افرادی با توانایی کار تیمی هستند که تحت فشارها رفتار معقولانه داشته باشند و همچنین خوشبین، صادق، قابل‌اعتماد و متعهد باشند. البته اگر بخواهید خصوصیات خوب را بدون فکر پشت‌سرهم ردیف کنید تا جلب توجه‌ کنید، سخت در اشتباه هستید. این لحظه فرصت خوبی است تا بگویید چگونه از نگاه شما بهترین خصوصیات‌تان با شغل موردنظر به‌خوبی تناسب دارد.»

۳. این موقعیت شغلی را به نسبت دیگر موقعیت‌هایی که درخواست کرده‌اید، چگونه مقایسه می‌کنید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

آنها قاعدتا می‌پرسند «جاهای دیگری هم درخواست کار داده‌اید؟». نیکلای می‌گوید: «مدیر استخدامی در ابتدا می‌خواهد بفهمد چقدر در جستجوی شغل‌تان فعال هستید. مصاحبه‌گر می‌خواهد بداند که چگونه در مورد دیگر شرکت‌ها و موقعیت‌های شغلی موردعلاقه‌تان حرف می‌زنید و چقدر صادق هستید.»

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

اگر بگویید «این تنها شغلی است که درخواست کار داده‌ام»، این حرف امتیاز منفی برای‌تان درپی دارد. متقاضیان بسیار معدودی تنها برای یک شغل درخواست می‌دهند و به همین‌خاطر، آنها احتمالا فکر خواهند کرد که شما در گفتارتان صادق نیستید. هرچند اگر آشکارا از دیگر موقعیت‌های شغلی که دنبال‌شان هستید، با نظر مساعد و مشتاقانه حرف بزنید، مدیر استخدامی ممکن است فکر کند که احتمالا برای موقعیت شغلی پیشنهادی آنها دست نیافتنی هستید و از کنار درخواست‌تان می‌گذرد. ‌به‌علاوه، همچنین درست نیست که از دیگر مشاغل و کارفرماها با لحن منفی سخن گفت.

پاسخ مناسب چیست؟

بهتر است بگویید «با چند سازمان مصاحبه دارم ولی هنوز تصمیم نگرفتم که کدام یک برای آینده‌ی شغلی‌ام گزینه‌ی مناسبی است. نیکلای می‌گوید: «این حرف هم مثبت است و هم مانع از بدگویی راجع به رقیبان می‌شود. دلیلی ندارد که خودنمایی کنید یا میان شرکت‌ها اختلاف بیندازید.»

۴. می‌توانید سه مورد از نقاط قوت و ضعف خود را نام ببرید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

مصاحبه‌گر به دنبال نکات منفی و چراغ قرمزهایی است که معامله را به هم می‌زنند، از جمله مواردی چون ناتوانی در همکاری خوب با همکاران یا ناتوانی در انجام کار در موعد مقرر. تیلور می‌گوید، «هر شغلی الزامات خاص خود را دارد، پس پاسخ‌های‌تان باید بیانگر توانایی‌های مربوط به آن شغل باشد و در نقاط ضعف‌تان هم باید روزنه‌ی امیدی دیده شود؛ حداقل باید وانمود کنید که خصوصیات منفی به‌خاطر اقدامات مثبتی که اتخاذ کرده‌اید، کاهش یافته‌اند.

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

امکان دارد با پرداختن به نقاط مثبت و منفی خود به‌ نوعی خودزنی دچار شوید. مطرح کردن نقاط ضعفتان اگر نهایتا به جنبه‌های مثبتی ختم نشود، آسیب‌زا خواهد بود. ممکن است توانایی‌های‌تان با مجموعه‌‌ی مهارت‌ها یا سبک‌ کاری موردنیاز برای موقعیت شغلی جور نباشد، پس بهتر است از قبل خود را آماده‌ی این سوال کنید وگرنه باید با خطرِ پا گذاشتن به میدان مین روبه‌رو شوید.

پاسخ مناسب چیست؟

مدیران استخدامی می‌خواهند اطمینان یابند که استعداد‌ها و توانایی‌های‌تان دارایی مستقیمی برای موقعیت شغلی‌ خواهند بود و هیچ‌کدام از ضعف‌ها به توانایی کاری‌تان آسیب نخواهد زد. تیلور می‌گوید: «آنها همچنین می‌خواهند ببینند که توانایی‌ خودارزیابی با درایت و اعتماد به نفس را داشته باشید.»

۵. چرا می‌خواهید در اینجا کار کنید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

مصاحبه‌گران این سوال را مطرح می‌کنند چون می‌خواهند بدانند چه موضوعی بیشترین انگیز‌ه‌ را برای کار به شما می‌دهد، چقدر در مورد آنها تحقیق کرده‌اید و چقدر این کار را دوست دارید.

مقاله مرتبط را از دست ندهید:
احمق باش تا کامروا شوی

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

تیلور می‌گوید: «قطعا دلایل متعددی وجود دارد که به کار کردن در شرکتی علاقه‌مند باشید، اما اینکه چطور آنها را اولویت‌بندی کنید مطالب بسیاری را در مورد شما روشن می‌سازد.»

شاید با خود فکر کنید: «شرکت قبلی به‌اندازه‌ی ارزشم حقوق نمی‌گرفتم» یا «در حال حاضر رئیس بداخلاقی دارم» یا «همه‌چیز برایم علی‌السویه است، ولی مسیر رفت‌و‌برگشت در اینجا خیلی کوتاه و راحت‌تر است» که البته هیچ‌کدام از اینها شما را پیش چشم مدیران استخدامی عزیز نمی‌سازد. به‌علاوه، شما به این طریق در مورد میزان علاقه‌ی‌تان نسبت به موقعیت شغلی موردنظرتان نیز مورد سنجش قرار می‌گیرید.

پاسخ مناسب چیست؟

مدیران استخدامی می‌خواهند ببینند که شما وقت گذاشته‌اید و در مورد شرکت تحقیق کرده‌اید و از صنعت آنها سردرمی‌آورید یا نه. آنها همچنین می‌خواهند بدانند که شما واقعا این شغل (و نه فقط هر شغلی که بشود) را می‌خواهید؛ قابلیت انجام هر کاری را دارید؛ باانرژی هستید؛ می‌توانید مشارکت ارزشمندی داشته باشید؛ رسالت و اهداف آنها را می‌فهمید و مایل هستید که بخشی از آن باشید یا نه.

۶. چرا می‌خواهید شغل فعلی خود را ترک کنید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

تیلور می‌گوید: «رئیس آتی شما به دنبال الگوها یا هر مورد منفی می‌گردد، مخصوصا اگر سابقه‌ی شغلی‌تان پر از موقعیت‌های کوتاه‌مدت بوده باشد. مصاحبه‌گر احتمالا تلاش می‌کند تا دریابد آیا در همکاری با دیگران مشکل داشته‌اید که شغل خود را ترک کرده‌اید، آیا خیلی زود از هر شغلی خسته می‌شوید و اینکه چه موارد منفی دیگری در شما وجود دارند.

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

اگر سیاستمدارانه پاسخ ندهید، جواب‌تان می‌تواند سوالات و تردیدهای دیگری هم درپی داشته باشد یا اینکه باعث شود کلا شانس کسب چنین موقعیت شغلی‌ای را از شما بگیرد.

پاسخ مناسب چیست؟

آنها امیدوارند که شما به دنبال موقعیت شغلی چالش‌آفرین‌تری باشید که بیشتر با مجموعه‌ی مهارت‌های‌تان جور دربیاید. حواس‌تان باشد که مدیران استخدامی بدشان نمی‌آید که بشنوند فرصت رشد در شرکت‌شان خیلی شما را به این موقعیت شغلی علاقه‌مند ساخته است.

 

سوال

 

۷. در حرفه‌ی‌‌تان به چه‌ چیزی بیش از همه افتخار می‌کنید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

مصاحبه‌گران می‌خواهند بدانند که به چه‌ چیزی خیلی اشتیاق دارید؛ فکر می‌کنید در چه موردی نسبت به بقیه بهتر هستید و اینکه به کاری که انجام می‌دهید افتخار می‌کنید یا نه.

تیلور می‌گوید: «به‌عنوان مثال، اینکه پروژه‌ی موردعلاقه‌تان را چگونه توصیف می‌کنید به‌اندازه‌ی خود پروژه اهمیت دارد. تصور می‌شود اگر بتوانید با افتخار و اعتقاد راسخ در مورد گذشته‌ی کاری خود سخن بگویید، همین‌طور هم می‌توانید در جلسات مهم به کارفرمای جدیدتان خودی نشان بدهید.»

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

مدیران ممکن است تصور کنند که این نوع کار همان شغلی است که بیش از همه به آن علاقه‌مندید یا در آینده می‌خواهید روی آن متمرکز شوید. اگر این امر را در زمینه‌ی طیف وسیع‌تری از مهارت‌ها و علایق قرار ندهید، ممکن است این امر برای‌تان تک‌بعدی به‌نظر برسد،

پاسخ مناسب چیست؟

مدیران استخدامی می‌خواهند دریابند که شما در کنار انرژی مثبت‌تان، توانایی ایجاد علاقه و برانگیختن اشتیاق در دیگران را نیز دارید. تیلور می‌گوید: «اما موردی که باید احتیاط به‌ خرج دهید، این است که در حالت شور و اشتیاق خود برای صحبت درمورد در موفقیت‌ها و دستاوردهای خود، حواس‌تان باشد فشرده و موجز سخن بگویید و وارد حرّافی و پرگویی نشوید. قرار است توانایی‌تان در بیان خوب را، در کارتان نشان دهید، نه حین مصاحبه!»

۸. تا حالا فکر کرده‌اید که بخواهید کارآفرین باشید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

مصاحبه‌گر شما را آزمایش می‌کند که ببیند هنوز میل پنهانی به راه‌اندازی شرکتی برای خود دارید و نتیجتا کارتان را رها کنید. تیلور می‌گوید: «هیچ شرکتی چنین نیروی کاری نمی‌خواهد، چون در این صورت فکر می‌کنند زمان ارزشمندی که صرف آموزش شما می‌شود و پول‌شان به هدر می‌رود.»

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

اغلب افراد در برهه‌ای از زندگی خود به میزان‌های مختلفی به فکر راه‌اندازی کسب‌و‌کاری برای خود و کارآفرینی افتاده‌اند. این پرسش فریبنده است، چراکه ممکن است شما ناخواسته فریب بخورید و با علاقه‌ و حدت بسیار در مورد قصد پیشین خود به راه‌اندازی کسب‌و‌کار و رئیس خود شدن حرف بزنید. کارفرما ممکن است نگران باشد که شما هنوز امید داشته باشید که نهایتا کسب‌و‌کار خودتان را راه بیندازید و کار با شما با ریسک ترک شغل‌تان همراه باشد.

پاسخ مناسب چیست؟

اشکالی ندارد که به رئیس آتی خود بگویید که زمانی به فکر کارآفرینی بوده‌اید یا قبلا به عنوان پیمانکار مستقل کار کرده‌اید. با گفتن اینکه قبلا تجربه‌ی این کار را داشته‌اید یا به آن فکر کرده‌اید و به این نتیجه رسیده‌اید که این کار مناسب‌تان نیست، می‌توانید به‌ راحتی به این امر جنبه‌ی مثبتی بدهید. این حرف خیلی بیشتر باورپذیرتر است تا این‌که بگویید: «نه، هیچ‌وقت به فکرش هم نیفتاده بودم.»

این سوال فرصتی را برای بحث راجع این امر فراهم می‌آورد که بگویید کار در محیط شرکتی به‌عنوان بخشی از یک تیم می‌تواند برای‌تان خیلی رضایت‌بخش‌تر باشد. همچنین می‌توانید از کار تخصصی در حوزه‌ی خود بیش از جنبه‌های عملیاتی، مالی یا اجرایی کارآفرینی لذت ببرید. شما همچنین می‌توانید با توضیح دادن اینکه دقیقا چرا شرکت آنها برای‌تان خیلی جذاب است، از نگرانی مدیران استخدامی در مورد احتمال ترک شغل‌تان بکاهید.

 

سوال

 

۹. با چه نوع رئیس و همکارانی بیشترین و کمترین موفقیت را تجربه کرده‌اید و چرا؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

تیلور می‌گوید: «مصاحبه‌گران سعی می‌کنند بفهمند آیا شما اصولا با افراد یا تیپ‌های شخصیتی با مشکل برمی‌خورید. دوما، آنها می‌خواهند بدانند چطور می‌توانید در بهترین حالت خود کار کنید.»

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

شما با پذیرش تعاملات ناموفق با دیگران، خطر بداخلاق جلوه دادن خود را به جان می‌خرید، مگر اینکه احساسی رفتار نکنید. ممکن است در پاسخ‌تان ناخواسته بعضی از خصوصیات رئیس آتی خود را توصیف کنید. اگر بگویید: «رئیسی داشتم که آنقدر جلسات زیادی برگزار می‌کرد که به‌سختی می‌توانستم به کارم برسم» و مصاحبه‌گرتان مانند لبو قرمز شد، احتمالا به موضوع حساسی اشاره کردید.

پاسخ مناسب چیست؟

تیلور می‌گوید، «آنها بیشتر دوست دارند نکات خوب را بشنوند تا نکات منفی. همیشه بهتر است با نکات مثبت شروع کنید و بعد در آخر نکات منفی را کم‌اهمیت جلوه دهید. لازم نیست طفره بروید، ولی حین مصاحبه وقت آن نیست که همه‌ی کمبودها و نقص‌های شخصیت‌تان را مطرح کنید. می‌توانید از این فرصت بهره ببرید تا به‌طور کلی در مورد خصوصیات اخلاقی‌ای حرف بزنید که بیش از همه در دیگران تحسین می‌کنید و در عین‌حال، خود را در کار کردن با تیپ‌های شخصیتی مختلف به‌اندازه‌ی کافی انعطاف‌پذیر جلوه بدهید. به‌عنوان مثال، بگویید: «فکر می‌کنم با همه‌جور شخصیتی خوب کار ‌می‌کنم. بعضی از موفق‌ترین روابطم در شرایطی بوده که همدیگر را به‌خوبی درک کردیم و انتظارات متقابل خود را رک و واضح مطرح کرده‌ایم.»

۱۰. اگر می‌توانستید با هر شرکتی کار کنید، دوست داشتید کجا کار کنید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

مدیران استخدامی می‌خواهند بفهمند که به‌خصوص در برابر رقبا، در کار کردن برای آنها چقدر جدی هستید و میزان وفاداری شما را بسنجند. تیلور می‌گوید: «این امر همچنین به آنها کمک می‌کند نامزدهای شغلی که امکان تغییر جهت از هسته‌ی حرفه‌ی خود را دارند، کنار بگذارند. شاید شنیده باشید بعضی شرکت‌ها مانند Google برای کار خیلی ایده‌آل هستند، اما مطرح کردن اسم چنین شرکت‌هایی فایده‌ای ندارد و حتی ممکن است فضا را تیره و تار کند، چون شرکتی که الان در حال محاصبه با آن هستید هم به صورت نظری فرصت داشتن «شغل رویایی‌تان» را به شما داده است. مصاحبه‌گر با این سوال نمی‌خواهد در مورد یک شرکت رویایی مثل گوگل برایش حرف بزنید، پس بهتر است به همین شغل و شرکت فعلی بپردازید.

مقاله مرتبط را از دست ندهید:
روز اول کاری: بایدها و نبایدهایی برای کارمندان و کارفرمایان

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

ممکن است در جریان اتفاقیِ بحث گرفتار بشوید و ناخواسته نام چند شرکت خوشنام و معتبر از زیر زبان‌تان دربرود، اما این امر هیچ خاصیتی ندارد و تنها تردیدهایی را نسبت به اهداف‌تان به مصاحبه‌گر القا می‌کند.

پاسخ مناسب چیست؟

مصاحبه‌گر می‌خواهد بداند که شما اکنون در حال مصاحبه با شرکتی هستید که اولویت اول‌تان بوده است. بنابراین پاسخ‌تان می‌تواند چنین باشد: «در واقع، من خیلی در مورد شرکت‌های موردنظرم تحقیق کرده‌ام و شرکت‌تان به‌نظر انتخاب ایده‌آلی برای سابقه‌ی شغلی من خواهد بود. برایم خیلی جالب است که شرکت‌تان در صنعت خود حرف آخر را می‌زند و من خیلی تمایل دارم به سهم خود در چنین شرکتی مشارکت داشته باشم.»

۱۱. موفقیت را چگونه توصیف می‌کنید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

تیلور می‌گوید: «مصاحبه‌گران این سوال را می‌پرسند تا بفمهند چه‌ چیزهایی به شما انگیزه می‌دهد، البته تا حدودی و اینکه جوهره و جُربزه‌ی کاری‌تان را بسنجند. پاسخ‌های‌تان به آنها بینشی در مورد اولویت‌های‌ شما می‌بخشد: آیا انگیزه‌ی شما حقوق بالاست؟ یا می‌خواهید به چالش کشیده شوید؟ می‌خواهید مهارت‌های جدیدی یاد بگیرید؟ یا شاید هم مصاحبه‌گر در واقع دارد می‌پرسد «آیا شما رویکرد شخصی‌تر و فردگرایانه‌ نسبت به موفقیت دارید؟»

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

این سوال به‌نوعی مانند میدان مین است، چراکه «موفقیت» امری فوق‌العاده‌ ذهنی و شخصی است و حتی یک پاسخ کاملا منطقی هم می‌تواند بد تعبیر شود. تیلور می‌گوید: «تفاوتی جزئی‌ میان جاه‌طلب به نظر رسیدن و چشم داشتن به میز مدیریت وجود دارد چون شما به‌هرحال واقعا دوست دارید پیشرفت کنید و در محل کارتان تاثیرگذار باشید.

پاسخ مناسب چیست؟

وقتی سوالات کلی هستند و پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به نوعی «بازجویی ناملموس» را دارند، تیلور توصیه می‌کند که پاسخ‌های خود را تا حد ممکن غیر قابل اعتراض نگه دارید. «سعی کنید بسته به مطالبی که در شرح شغلی و گفت‌و‌گوی‌تان متوجه شده‌اید موفقیت را به صورتی توصیف کنید که به‌نوعی با کارفرمای آتی‌تان ارتباط پیدا کند. پاسخ خوب کدام است؟ به عنوان مثال من در چنین موقعیتی درمورد تخصص خودم در زمینه‌ی برندسازی در جهت اهداف بازاریابی که برای شرکت مورد نظر تعیین شده صحبت می‌کنم و می‌گویم که چطور موفقیتی که تا به حال داشته‌اند را بهبود می‌دهم.»

 

سوال

 

۱۲. چرا در شغل قبلی تعدیل شدید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

نیکولای می‌گوید: «کارفرماها می‌خواهند بدانند چگونه تحت فشار یا در شرایط نامساعد مانند از دست دادن شغل می‌توانید خود را کنترل کنید و بر اوضاع مسلط بمانید. آنها دوست دارند بشنوند که شما نگاه مثبتی دارید و آماده‌اید که با نگرشی عالی به سر کار خود برگردید. آنها همچنین مایل هستند که از شما اعتماد به نفس‌ ببینند، نه‌ اینکه از خشم یا شکست‌تان بشنوند.

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

تازه‌کارها از اخراج خود عصبانی می‌شوند یا بدزبانی می‌کنند و این سوال امکان دارد آنها را به بددهنی و عیب‌جویی از کارفرمای سابق خود سوق دهد که البته تحت هیچ شرایطی نباید در مصاحبه چنین رفتاری را از خود بروز داد. نیکولای اضافه می‌کند: «اصلا از کارفرمای قبلی خود بدگویی نکنید، از خود یأس و استیصال بروز ندهید و اینکه خود را همچون قربانی نمایش ندهید.»

پاسخ مناسب چیست؟

پاسخ معقولانه‌ای ارائه بدهید که بر تصمیم شغلی شرکت در مورد کاستن از نیروها متمرکز باشد. حتما از مقصر جلوه دادن دیگران یا هرگونه نارضایتی اجتناب نمایید. صادقانه واقعیت‌ها را بگویید.

۱۳. اگر همین فردا ۵۰۰ میلیون تومان برنده شوید، چکار می‌کنید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

آنها می‌خواهند بدانند اگر دیگر به پول نیازی نداشتید، باز هم حاضرید کار کنید. پاسخ‌تان برای کارفرما می‌تواند گویای انگیزه و اخلاق کاری‌تان باشد. مصاحبه‌گر همچنین ممکن است بخواهد بداند که چطور پول‌تان را خرج می‌کنید یا قصد سرمایه‌گذاری با آن را دارید. این امر می‌تواند بیانگر میزان مسئولیت‌پذیری‌ شما در قبال پول‌تان باشد و نشان دهد که چقدر شخصیت بالغ و پخته‌ای دارید.

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

سوالات خارج از حوزه‌ی کاری ممکن است غافلگیرتان کنند و همچنین می‌توانند آرامش و تسلط‌برنفس‌تان را به‌هم بزنند. تیلور می‌گوید: «این سوالات در نگاه اول هیچ ارتباطی با شغل موردنظرتان ندارند و ممکن است پیش خود فکر کنید که این سوالات اصلا چه اهمیتی برای آنها می‌تواند داشته باشد. چه اهمیت داشته باشند یا نه، واقعیت این است که اگر مکثی نکنید و قبل پاسخ دادن به چنین سوالاتی تمرکز پیدا نکنید، همین سوالات می‌توانند خونسردی‌تان را از شما بگیرند.»

پاسخ مناسب چیست؟

آنها دوست دارند از شما بشنوند که به کارتان ادامه خواهید داد، چون نسبت به کارتان اشتیاق و علاقه‌مندی بسیاری در خود می‌بینید. آنها همچنین مایلند بدانند که تصمیمات مالی هوشمندانه‌ای اتخاذ خواهید کرد. اگر پول‌تان را غیرمسئولانه خرج کنید، آنها نگران می‌شوند که نسبت به آنها نیز با بی‌توجهی رفتار خواهید کرد.

۱۴. تا حالا هیچ‌وقت سرپرست یا همکارتان از شما خواسته که درستی و صداقت خود را زیر پا بگذارید؟ بیشتر توضیح می‌دهید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

با مطرح کردن این سوال که درباره‌ی موقعیت‌های حساسی که درستکاری‌تان را به محک می‌گذارند، رئیس آینده‌ی‌تان می‌خواهد حد و مرز‌های اخلاقی شما را ارزیابی کند. تیلور می‌گوید: «آنها با این سوال همچنین میزان درایت شما را می‌سنجند. آنها اساسا می‌خواهند بدانند در آن شرایط از دیپلماسی استفاده کرده‌اید؟ آیا آشکارا این رفتار را گزارش داده‌اید؟ آیا از خود در برابر آن واکنش شدیدی نشان داده‌اید؟ فرایند فکری‌تان در آن موقع چه بوده است؟

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

مصاحبه‌گران می‌خواهند بدانند فارغ از میزان جدیّت یک سوء‌رفتار، چگونه مسائل حساس را مدیریت می‌کنید و آیا نسبت به آنهایی که از کارفرماهای قبلی خود عیب‌جویی و بددهنی می‌کنند، رفتاری محتاطانه در پیش می‌گیرید؟ اگر زیادی اطلاعات خصوصی موقعیت‌های شغلی سابق خود را رو کنید، مصاحبه‌گران احساس نگرانی خواهند کرد. از آنجا که این سوال خیلی فریبنده است، شما باید به‌دقت لغات‌تان را برگزینید و نهایت دیپلماسی و درایت را در بیان خود رعایت کنید.

پاسخ مناسب چیست؟

رفتار خردمندانه ایجاب می‌کند که پاسخ‌تان روشن، موجز و حرفه‌ای باشد و از افشای رویه‌ی داخلی کارفرماهای قبلی خود اجتناب کنید. مطمئن باشید با افشای اطلاعات شرکت‌های خصوصی هیچ‌چیزی عایدتان نمی‌شود.

پاسخی مانند این می‌تواند کارساز واقع شود: یک‌بار یکی از همکارانم از من خواست در پروژه‌‌ای مشارکت داشته باشم که به‌‌نظر غیراخلاقی می‌رسید، اما مسئله خودش حل شد. از آنجایی که خودم را در موفقیت شرکت متعهد می‌دانم، اگر پروژه‌ای در شرکت موجب شود که احساس نگرانی کنم، از همان اول سعی می‌کنم تا آنجا که امکان دارد در این خصوص صادقانه رفتار کنم.

۱۵. می‌توانید دلیلی بیاورید که چرا ممکن است کسی دوست نداشته باشد با شما کار کند؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

رئیس‌های آینده می‌خواهند اطمینان یابند مشکل شخصیتی نخواهید داشت و به‌همین خاطر، چه‌ کاری بهتر از این که مستقیما به خود منشاء رجوع شود؟ تیلور می‌گوید: «آنها فکر می‌کنند هیچ‌چیز از دروغ‌گویی‌تان بدتر نیست و پیش خود احساس می‌کنند هنوز هم در کشف و شناسایی بی‌صداقتی مهارت لازم را دارند. لحن منفی این سوال می‌تواند جوهره‌ی حتی مجرب‌ترین حرفه‌ای‌ها را نیز به آزمایش بگذارد.»

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

شما به‌راحتی می‌توانید فریب این سوال را بخورید و شروع به خودزنی کنید. اگر از کوره دربروید و بگویید: «فکر نمی‌کنم دلیلی وجود داشته باشد که کسی نخواهد با من کار کند»؛ با کم‌اهمیت جلوه دادن این سوال در واقع، تلویحا به وی توهین می‌کنید. پس شما باید با سوال به‌نحوی روبه‌رو شوید که بدون خودکوچک‌انگاری پاسخ مناسبی برای آن داشته باشید. مدیران استخدامی به‌دنبال نامزدهای شغلی‌ای نیستند که برای خود احساس ترحم می‌کنند.»

پاسخ مناسب چیست؟

لازم نیست چنین جواب‌هایی بدهید: «خب، من همیشه هم آدم خوش‌خلقی نیستم، مخصوصا وقتی که زیر فشار انجام کار قبل از موعد مقرر گیر بیفتم. بعضی مواقع خیلی راحت کنترل اعصابم را از دست می‌دهم.» در این صورت با گفتن چنین حرف‌هایی بهتر است وسایل خود را جمع کنید و محترمانه به‌دنبال در خروجی بگردید، برعکس اگر شرایط را خوب و مثبت مدیریت کنید، می‌توانید با اطمینان ‌خاطر از آنجا بروید. تیلور پیشنهاد می‌کند که در جواب بگویید: «عمدتا من این شانس را داشته‌ام که در همه‌ی موقعیت‌های شغلی خود با دیگران روابط عالی داشته باشم. تنها باری که مورد بی‌مهری قرار گرفتم که البته موقتی هم بود، مربوط به زمانی می‌شد که از من خواسته شده بود کارکنان خود را به‌نحوی به‌ چالش بکشم تا عملکرد بهتری از آنها بگیرم. گاهی اوقات احساس می‌کنم باید تصمیمات ناراحت‌کننده‌ای بگیریم که بیشترین نفع را برای شرکت به‌همراه داشته باشد.»

مقاله مرتبط را از دست ندهید:
۱۰ علامت که نشان می‌دهد برای شغلتان بیش از حد باهوش هستید

۱۶. چرا این مدت زمان طولانی را جایی مشغول به کار نبوده‌اید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

تیلور می‌گوید: «مصاحبه‌گران عمدا رویکردی شکاکانه دارند. گاهی‌ اوقات شما تا زمانی که خلاف آن اثبات نشده، گناهکار محسوب می‌شوید. به‌منظور اثبات بی‌گناهی خود باید تمام آثار و نشانه‌های منفی را از بین ببرید. از آنجا که این سوال زننده و ناخوشایند به‌نظر می‌رسد، به همین‌خاطر دلهره‌آور هم هست.»

معنای ضمنی چنین سوالی می‌تواند چنین احتمالاتی باشد: به‌اندازه‌ی کافی انگیزه برای اشتغال نداشته‌اید؛ اهداف دیگری توجه شما را به خود جلب کرده بودند؛ مهارت‌های‌تان احتمالا به‌روز نبوده‌اند؛ با کارفرمایان قبلی خود مشکلاتی داشته‌اید؛ یا با مشکلات دیگری دست‌به‌گریبان بوده‌اید.

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

چینش کلمات در این سوال طبیعتا به این منظور طراحی شده است که میزان انعطاف‌پذیری شما را محک بزند. نکته‌ی کلیدی این است که فریب طعمه را نخورید و با لحنی آرام و خونسرد واقعیت امر را در پاسخ بیان کنید.

پاسخ مناسب چیست؟

مدیران استخدامی می‌خواهند اطمینان کسب کنند که شما در زمان عدم اشتغال‌تان هم ابتکار عمل را در دست داشته‌اید. این انگیزه و سرسختی‌تان معنای خوبی در زمینه‌ی کاری شرکت‌ها پیدا می‌کند و امتیاز مثبتی برای شما محسوب می‌شود.

تیلور به عنوان چند نمونه از پاسخ‌های درست اینها را برمی‌شمرد: «من در این مدت دائما به مصاحبه‌های شغلی می‌رفتم، ولی به‌دنبال انتخاب ایده‌آل خود بودم که مطمئن شوم این شغل ۱۱۰ درصد همان چیزی است که دنبالش بوده‌ام.» یا «من در این مدت فعالانه در جستجوی شغل بوده‌ام و سعی می‌کردم مهارت‌های خودم را از طریق … (دوره‌های آموزشی، فعالیت‌های داوطلبانه، رسانه‌های اجتماعی، ایجاد گروه‌های شغلی و …) حفظ کنم». او می‌افزاید: «اگر به‌خاطر مسائل شخصی مدتی از فضای کار دور بوده‌اید، می‌توانید همین موضوع را بدون ارائه‌ی جزئیات نیز مطرح کنید.»

حتما پاسخگو و مسئولانه رفتار کنید و این وضعیت خود را به گردن نرخ بیکاری، بازار کار یا صنعت‌تان یا هر بهانه‌ی دیگری نیندازید. این سوال فرصتی است که نشان دهید چقدر از امکان مشارکت در فعالیت‌های کارفرمای‌تان خوشحال هستید.

۱۷. اگر سیاست‌های شرکت را قبول نداشته باشید، چکار می‌کنید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

این سوال توانایی تصمیم‌گیری‌، راحتی کار با دیگران و مهم‌تر از همه، توانایی بیان ایده‌ها و نظرات خود در شناسایی حوزه‌هایی که نیازمند بهبود هستند را در متقاضی شغل نشان می‌دهد.

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

نیکلای می‌گوید: «اینکه بگویید «من هیچ‌وقت با سیاست‌های شرکت مشکلی پیدا نمی‌کنم» باورش حتی از طرف مطیع‌ترین کارمندان هم سخت است. به‌علاوه، این حرف می‌تواند نشان‌دهنده‌ی این امر باشد که هر چیزی را که به شما گفته می‌‌شود بدون فکر کردن راجع به نتایج احتمالی آن، می‌پذیرید. با اینکه شرکت‌ها مدیران و کارکنانی می‌خواهند که از قوانین پیروی کنند، اما در عین حال خواهان کارکنانی هستند که سیاست‌های قدیمی و منسوخ احتمالی را بررسی کنند و شجاعت پیگیری آن را داشته باشند و تغییراتی زا که برای حفظ توان رقابتی کنونی و محیط‌ کار مولد لازم است، پیشنهاد کنند.

پاسخ مناسب چیست؟

یک موقعیت واقعی را که در آن به خاطر دلایل منطقی و حرفه‌ای با سیاست اتخاذ شده از سوی شرکت مخالفت کرده‌اید، مطرح کنید. بر این مسئله تمرکز کنید که نظر و ایده‌ی شما برای بازنگری در سیاست شرکت چطور موجب سود و منفعت بیشتری برای شرکت شد. در مورد تحقیقی که انجام دادید، واقعیت‌هایی که ارائه کردید و نتایج تلاش‌های‌تان برای اصلاح سیاست موردنظر حرف بزنید و ایده‌های خود را مطرح کنید.

 

سوال

 

۱۸. چطور برای این مصاحبه وقت خالی کرده‌اید؟ رئیس‌تان فکر می‌کند شما الان کجا هستید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

مدیران استخدامی می‌خواهند بفهمند آیا اولویت‌های‌تان در جایگاه درستی قرار دارد یا نه: شغل فعلی در جایگاه اول، مصاحبه‌ها در جایگاه دوم. تیلور می‌گوید: «آنها می‌دانند عاداتی که اکنون از خود بروز می‌دهید، گویای میزان درستی و صداقت‌تان است و اینکه شما نسبت به شغل‌تان در شرکت‌شان، حین جستجوی شغلی بعدی‌تان چه رفتاری از خود نشان خواهید داد. آنها همچنین می‌خواهند بدانند که در موقعیت‌های ناراحت‌کننده‌ای که نمی‌توانید به رئیس‌تان حقیقت را بگویید، چطور می‌توانید شرایط را مدیریت کنید. پاسخ ایده‌آل این است که بگویید مصاحبه را در زمان استراحت بین ساعات کاری انجام می‌دهید.

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

این سوال به طور ضمنی می‌گوید: «چطور بدون اطلاع رئیس‌تان دنبال شغل دیگری می‌گردید؟» برای اغلب متقاضیان شغلیِ مشغول به‌کار، دروغ‌گویی راجع به اینکه به کجا می‌روند، امری ناراحت‌کننده است. به‌همین خاطر، آنها از این بابت سردرگم هستند و رفتارشان نسبت به این موضوع مانند دیگر مسائل شخصی‌ای است که در اوقات شخصی خودشان انجام می‌دهند.

پاسخ مناسب چیست؟

رفتار خردمندانه ایجاب می‌کند که توضیح دهید همیشه شغل خود را در اولویت قرار می‌دهید و مصاحبه‌های خود را قبل یا بعد از کار، در وقت ناهار و پایان هفته یا در صورتی که اشکالی نداشته باشد، در زمان مرخصی زمان‌بندی می‌کنید. اگر چنین سوال کنایه‌آمیزی مطرح شود که «رئیس‌تان فکر می‌کند که الان کجایید؟»، پاسخ مبهمی بدهید. نگویید «به‌خاطر بیماری مرخصی گرفتم». به‌جای آن تیلور پیشنهاد می‌کند چنین جمله‌ای را بگویید: «رئیسم درک می‌کند که من زمان استراحت، مرخصی و اوقات شخصی مشخصی دارم. او شخصی نیست که بخواهد وارد جزئیات شود. رئیسم بیشتر به نتایج کارم توجه می‌کند.»

۱۹. با چه شرایط سختی در کارتان مواجه بوده‌اید که آن را به نتایج مثبتی تبدیل کرده‌اید؟ بیشتر توضیح دهید؟

چرا این سوال را می‌پرسند؟

تیلور توضیح می‌دهد که این سوال به مدیران استخدامی اطلاعات بسیاری را از جهات مختلف درباره‌ی شما می‌دهد. آنها می‌خواهند بدانند نه‌تنها می‌توانید شرایط پراسترس را مدیریت کنید، بلکه در زمان بروز مشکلات چگونه فکر می‌کنید، «مشکل» را چگونه تعریف می‌کنید و هنگامی که با هر نوع مسئله‌ای روبه‌رو شوید دست به چه اقدامی می‌زنید.

نکته‌ی فریبنده‌ی آن چیست؟

خیلی راحت می‌توان این سوال را به‌عنوان دعوتی به رجزخوانی در مورد موفقیت‌های خود در دگرگون کردن وضعیت‌های دچار مشکل، تعبیر کرد. هیچ‌وقت چنین اشتباهی نکنید. تیلور می‌گوید: «تاکید این سوال بر این قرار دارد که شما عموما تحت فشار چگونه مسائل را حل می‌کنید. آیا هنگام توصیف آن واقعه، علائم استرس از خود بروز می‌دهید؟ در حل مسائل خلاقانه، مبتکر و سریع رفتار می‌کنید؟ آیا در این مواقع از مسیری منطقی پیروی می‌کنید؟» مثال رفتار خود را فوق‌العاده به‌دقت انتخاب کنید، چراکه پاسخ‌تان به مصاحبه‌گر برداشتی کلی از تعریف‌تان راجع به «مشکل» به دست می‌دهد.

پاسخ مناسب چیست؟

مصاحبه‌گران می‌خواهند ببینند که شما به‌خوبی از عهده‌ی حل مسائل برمی‌آیید. تیلور می‌گوید: «آنها ارزش بسیاری برای افرادی قائلند که قادرند واضح و روشن فکر کنند و تحت فشار همچنان حرفه‌ای رفتار کنند و همچنین به‌سرعت شکست‌ها را جبران می‌کنند. برای اینکه چنین سوال را به‌خوبی پاسخ دهید، حتما خود را آماده کنید تا چند مثال از مواردی که موفق شده‌اید از چالش‌های حرفه‌ای مهمی سربلند بیرون بیایید، برای جلسه‌ی مصاحبه در آستین داشته باشید.

 

 

منبع: ناشناس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.