محتوا پادشاه است عنوان یاد داشتی است که بیل گیتس در سال ۱۹۹۶ در وبلاگ نوشته های شخصی اش در مایکروسافت نوشت.
همانطور که در برخی مباحث دیگر نیز مشاهده شده، پیشگامان تکنولوژی پیش بینی هایی از آینده داشته اند که به محقق شده اند. یکی از این موارد اشاره به اهمیت محتوا توسط بیل گیتس ، در زمانی است که شاید هیچکس به محتوا اهمیت نمیداد.
در این مطلب صرفا یادداشت وی را ترجمه کرده و قرار داده ام. در آینده در مورد تحلیل و نتایجی که از آن می توان گرفت مطلبی خواهم نوشت.
شما را به خواندن این یاد داشت دعوت می کنم. توجه داشته باشید که این یاد داشت در سال ماه ژانویه سال ۱۹۹۶ معادل با دی ماه ۱۳۷۴ هجری شمسی نوشته شده و می توان وسعت دید بیل گیتس را در آن مشاهده نمود:
“محتوا جایی است که من انتظار دارم درآمد زیادی از آن حاصل شود ، دقیقا مانند تلویزیون.
انقلاب تلویزیون که نیم قرن پیش رخ داد ، موجب به وجود آمدن صنایع بسیاری شامل تولید تلویزیون شد. ولی کسانی در بلند مدت برنده اصلی هستند که از رسانه برای انتقال اطلاعات و سرگرمی استفاده می کنند.
وقتی که کار به شبکه های تعاملی مانند اینترنت می رسد ، معنای محتوا بسیار وسیع تر می شود. به عنوان مثال نرم افزار های کامپیوتری نوعی از محتوا هستند ، محتوایی بسیار مهم و تا الآن نیز برای مایکرسافت مهمترین بوده است.
فرصت های وسیعی برای شرکت ها وجود دارد که شامل تهیه اطلاعات و سرگرمی است. هیچ شرکتی آن قدر کوچک نیست که نتواند مشارکت کند.
یکی از جذابیت های اینترنت این است که هرکس با یک کامپیوتر و یک مودم می تواند آنچه را تولید کرده منتشر نماید. به معنای دیگر ، اینترنت مانند یم دستگاه کپی چند رسانه ایست ، که اجازه می دهد محتوا با هزینه کمی ، مستقل از اندازه مخاطب تکثیر شود.
اینترنت همچنین امکان انتشار اطلاعات به صورت جهانی را تقریبا بدون هزینه های جانبی برای ناشر فراهم می سازد. فرصت های بسیار عالی به وجود آمده و بسیاری از شرکت ها برنامه هایی برای تولید محتوا برای اینترنت دارند.
به عنوان مثال شبکه تلویزیونی NBC و مایکروسافت ، اخیرا برای ورود به اخبار تعاملی توافق کردند. شرکت های ما به طور مشترک یک شبکه تلویزیونی کابلی ، MSNBC و یک سرویس خبری تعاملی بر بستر اینترنت خواهند داشت.
من از جوامع انتظار دارم که این رقابت شدید را ببینید ، شکست ها و موفقیت ها در همه زمینه های محتوا های محبوب ، نه فقط نرم افزار و اخبار ، بلکه بازی ها ، سرگرمی ، برنامه نویسی ورزشی ، دایرکتوری ها ، تبلیغات طبقه بندی شده و جوامع آنلاین که به علایق اصلی تبدیل شده است.
مجلات چاپی خوانندگانی دارند که علایقشان را به اشتراک می گذارند. تصور اینکه به این جوامع نسخه های الکترونیکی ارائه شود بسیار ساده است.
ولی برای موفقیت آنلاین ، یک مجله نمی تواند صرفا همان مطالب چاپی را به صورت الکترونیکی منتشر کند. در مطالب چاپی به اندازه کافی عمق و تعامل وجود ندارد که بر موانع رسانه های آنلاین فائق آید.
اگر انتظار داشته باشیم که مردم کامپیوترهایشان را برای مطالعه روی صفحه نمایش روشن کنند ، باید به آنها با اطلاعات کاملا به روز پاداش داد. آنها به صدا و در صورت امکان ویدئو نیاز دارند. آنها باید فرصت تعامل شخصی بسیار فراتر از نوشتن نامه به نویسنده باشد.
سوالی که بسیاری از ذهن ها را به خود مشغول کرده این است که هرچند وقت یکبار شرکتی که به قشر خاصی خدمات چاپی ارائه می کند ، می تواند در خدمات آنلاین نیز موفق باشد. حتی این سوال پیش می آید که مجلات چاپی در آینده نه چندان دور چطور می توانند در اینترنت حضور داشته باشند.
به عنوان مثال در حال حاضر اینترنت تغییرات اساسی در تبادل اطلاعات علمی داده است. ژورنال های علمی چاپی ، به سمت تیراژ کمتر و قیمت بالاتر پیش می روند. کتابخانه های دانشگاه ها بخش بزرگی از بازار هستند. این روش ناخوشایند ، کند و پر هزینه ای برای انتشار اطلاعات برای قشر خاصی بوده ولی هنوز جایگزینی برای آن وجود ندارد.
در حال حاضر بعضی از محققان از اینترنت برای انتشار یافته هایشان استفاده می کنند. این تلاش ها آینده ژورنال های چاپی را به چالش می کشد.
در طول زمان ، وسعت اطلاعات در اینترنت عظیم خواهد بود که آن را بسیار جلب توجه خواهد کرد. اگرچه این جو امروزه محدود به آمریکا است ، من انتظار دارم که با کاهش هزینه ارتباطات، این جو به سرعت تمام دنیا را در نوردد و حجم عظیمی از محتوای بومی در کشورهای مختلف به وجود آید.
برای اینکه اینترنت رشد کند ، باید به تولید کنندگان محتوا حقوق پرداخت کرد. چشم انداز بلند مدت بسیار خوب است ولی من پیش بینی میکنم که در کوتاه مدت شرکت های محتوا محور تقلای بسیار زیادی برای درآمد از طریق تبلیغات یا اشتراک ها کنند و بسیار نا امید شوند. در حال حاضر این شرایط وجود ندارد ولی زمان زیادی طول نخواهد کشید.
حداقل تا الآن بیشترین پولی که از کار بروی انتشار محتوای تعاملی بدست آمده کمی بیشتر از عاشقی یا تلاش برای فروختن کالاهای امروزی به دنیای غیر الکترونیک است ، با اینحال این تلاش ها بر اساس باور به این است که در طولانی مدت بهرحال روش های درآمد زایی از آن ها کشف خواهد شد.
در دراز مدت ، تبلیغات امیدوار کننده خواهد بود. یک مزیت تبلیغات تعاملی آن است که پیام اولیه تنها نیاز به متوجه ساختن دارد بجای آنکه اطلاعات زیادی را انتقال دهد. یک کاربر می تواند روی آگهی کلیک کرده و اطلاعات بیشتر را به دست آورد و آگهی دهنده نیز می تواند کسانی که تحت تاثیر قرار گرفته اد را اندازه گیری نماید.
ولی امروزه میزان درآمد از تبلیغات و اشتراک ها نزدیک به صفر است ، شاید ۲۰ یا ۳۰ میلیون دلار در مجموع. معمولا تبلیغ کننده ها به رسانه های جدید بی میل هستند ، و اینترنت رسانه ای کاملا جدید و متفاوت است.
بخشی از بی میلی آگهی دهنده ها قابل توجیه است ، به این دلیل که کاربران اینترنت نسبت به تبلیغات در اینترنت هیجان ندارند. یک دلیل آن این است که آگهی دهنده ها از تصاویر بزرگ و حجیم استفاده می کنند که زمان زیادی برای دانلود آن از طریق اینترنت Dial-Up طول می کشد. یک آگهی در مجله نیز فضای زیادی اشغال می کند ولی خواننده یک صفحه چاپی را به سرعت ورق می زند.
هرچقدر سرعت اینترنت افزایش یابد ، سختی تحمل زمان برای دانلود یک تبلیغ کاهش یافته و کم کم از بین خواهد رفت. ولی چند سالی طول می کشد.
بعضی از شرکت های محتوا در حال تجربه اشتراک گرفتن هستند ، برخی اوقات از طریق گول زدن با محتوای رایگان، این مکارانه است ، اگرچه به محض اینکه خدمات را پولی اعلام کرد ، تعداد بازدیدکنندگان سایت کاهش می یابد که در نتیجه کاهش ارزش آن برای آگهی دهنده ها را بهمراه خواهد داشت.
یک دلیل عمده پرداخت برای محتوا در حال حاضر کاربردی نیست ، این است که هنوز دریافت هزینه کم توجیه ندارد. هزینه و زحمتی که در حال حاضر تراکنش های الکترونیکی دارند ، دریافت هزینه ای کمتر از میزان مشخصی برای اشتراک ها عملا آن ها را غیر قابل توجیه نموده است.
ولی در عرض یک سال ، مکانیسم ها به طوری تغییر خواهند کرد که به تولید کنندگان محتوا امکان دریافت تنها چند سنت برای اطلاعات را می دهد. اگر تصمیم به بازدید از صفحه ای بگیرید که تنها ۵ سنت هزینه در بر خواهد داشت ، نیاز به نوشتن چک یا دریافت صورت حساب در ایمیل خود نخواهید داشت. تنها بر روی آنچه می خواهید کلیک می کنید و می دانید برای تمام آن تنها ۵ سنت شارژ شده اید.
این تکنولوژی به ناشران این آزادی را می دهد که مقدار ناچیزی شارژ کنند ، به این امید که مخاطبان بیشتری را جذب کنند.